نروژ در حال حاضر بزرگترین تأمینکننده انرژی در اروپا است و به عنوان چهارمین صادرکننده بزرگ گاز طبیعی در سطح جهانی رتبهبندی میشود.
بندر اسلو یا طبق نام قدیمیاش آنسلو، یعنی جایی در دهانه رود. حالا قرنهاست که این بندر به عنوان محل تلاقی تجارت و اتحادهای سیاسی سرزمین نروژ عمل کرده و یکی از قطبهای حمل و نقل استراتژیک در شمال اروپا و شبه جزیره اسکاندیناوی به شمار میآید. نروژ به عنوان یکی از ثروتمندترین و پرمنابعترین کشورهای اروپایی از طریق این بندر به بازارهای جهانی متصل میشود.
سرزمینی که امروز به عنوان نروژ میشناسیم در قرون هشتم تا یازدهم میلادی تحت سلطه وایکینگها بود. وایکینگها به دلیل اکتشافات و فتوحات خود در سراسر اروپا شهرت داشتند و تأثیر آنها به وضوح در توسعه اسلو زیاد بود. اسلو قدیم یا همان سکونتگاهی که وایکینگها از آن استفاده میکردند به عنوان پایگاهی برای سفرهای اکتشافی وایکینگها عمل میکرد و موقعیت استراتژیک آن هم دسترسی آسان به دریای شمال و مناطق دورتر را فراهم میکرد.
آثار و بقایای به جا مانده از ابزارهای مورد استفاده وایکینگها ثابت میکند در این منطقه اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و تجارت وجود داشته است. در عین حال وایکینگها با استفاده از تکنیکهای پیشرفته کشتیسازی، کشتیهای دراز میساختند که به آنها امکان میداد مسافتهای طولانی را طی کنند. دریانوردی نهتنها تجارت با سرزمینهای دور را ممکن میکرد، بلکه به آنها اجازه میداد تا با برقراری اتحادها و ایجاد سکونتگاههایی در مناطق دوردست، نفوذ خود را گسترش دهند.
ساکنان اسلو درواقع احتمالاً ترکیبی از مهاجران نورس (شمالی) و قبایل محلی بودند که از ایجاد مسیرهای تجاری و رونق اقتصادی منطقه بهره زیادی بردند؛ به خصوص با توجه به اینکه این منطقه از منابع طبیعی غنی از جمله چوب و ماهی برخوردار بود که مورد توجه جوامع همسایه و بازرگانان خارجی قرار داشت. زمینهای حاصلخیز اطراف شهر امکان کشاورزی را فراهم میکرد و امکان تجارت دریایی نیز به راحتی وجود داشت. اسلو در این دوران به عنوان مرکزی حیاتی برای تجارت و مبادلات عمل میکرد.
در اواخر قرن یازدهم میلادی، شاه سیگورد که به دلیل حضورش در جنگهای صلیبی شهرت داشت، حق حکومت محلی و امتیازات تجاری را به اسلو داد و این شرایط جدید به توسعه اقتصادی اسلو کمک بیشتری کرد؛ به طوری که در طول قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی، اسلو به یکی از کانونهای مهم تجاری در منطقه دریای بالتیک تبدیل شد. بازرگانانی از نقاط مختلف اروپا از جمله آلمان و انگلیس برای مبادله کالا به این شهر رفتوآمد میکردند و بنگاههای تجاری هم در آن پا گرفته بود.
یکی از کالاهای مهم تجاری در این دوره الوار از جنگلهای وسیع نروژ بود. تقاضا برای چوب نروژی به ویژه در مناطقی که توسعه شهرنشینی در آنها دیده میشد، بسیار بالا بود. صادرات چوب نه تنها اقتصاد محلی را تقویت کرد، بلکه به ساختوساز بناها و زیرساختها در اسلو نیز کمک کرد و جمعیت آن را نیز افزایش داد.
اسلو در دوره قرون وسطی رشد سریعی را تجربه کرد و به اتحادیه هانزا پیوست که تجارت بین شمال اروپا و حوزه بالتیک را تسهیل میکرد. این رشد اقتصادی به تشکیل اصناف مختلف و ظهور طبقه متوسط منجر شد که نقش محوری در تحولات اجتماعی و سیاسی شهر ایفا میکردند. اما تحول جدیدی در انتظار اسلو بود.
در سال ۱۳۹۷ میلادی و با تشکیل اتحاد کالمار، پادشاهیهای دانمارک، نروژ و سوئد تحت حاکمیت یک فرمانروای واحد رفتند و متحد شدند. با این حال، این اتحاد با چالشهای متعددی روبرو بود که منجر به کشمکشهای بزرگ بر سر قدرت شد و سرنوشت اسلو را برای قرنها تحت تأثیر قرار داد. اسلو جایگاه خود را در پی تشکیل این اتحاد از دست داد زیرا کپنهاگ به عنوان پایتخت رسمی آن انتخاب شد و اسلو به درجه یک شهری عادی تنزل یافت. درنهایت کانون اداری و تجاری امور به کپنهاگ منتقل شد؛ هر چند که
اسلو کماکان به عنوان شهری استراتژیک در نروژ باقی ماند.
اما افول موقعیت اقتصادی اسلو طبیعتا باعث شد رکود توسعه شهری در آن رخ دهد و بسیاری از ساکنان اسلو به مناطق دیگر مهاجرت کردند تا فرصتهای شغلی بهتری پیدا کنند. شیوع طاعون سیاه در اواسط قرن چهاردهم میلادی هم این روند نزولی را تشدید کرد و با کاهش شدید جمعیت، رکود اقتصادی را به همراه آورد. طاعون سیاه باعث مرگ سه هزار از سکنه اسلو شد و آن را تا مدتی به شهر ارواح تبدیل کرد.
در قرون بعدی هم اسلو با فراز و نشیبهای زیادی روبرو بود که تغییرات سیاسی و تجاری را در آن رقم زدند و مهمترینش هم جنگ بزرگ شمالی بود که بین قدرتهای اروپای شمالی و بالتیک رخ داد و نتیجهاش پیروزی روسیه و گرفتن کنترل بالتیک توسط روسیه برای اولین بار بود. از این زمان به بعد، قدرتهای اروپایی توجه بیشتری به آن منطقه داشتند. این تحول غیرمنتظره منجر به تقویت موقعیت اسلو شد زیرا در این بندر، صنعت کشتیسازی و تجارت رونق زیادی داشت. انگلیس و هلند به عنوان قدرتهای استعماری وقت، شبکههای تجاری وسیعی در سراسر جهان داشتند و نروژ هم وارد این شبکه تجاری شده بود. این امر باعث شد کالاهای تجاری مهمی مانند قهوه و تنباکو راه خود را به بندر اسلو پیدا کنند.
در سال ۱۷۳۵ میلادی نخستین قوانین نظارت بر عملیات بندری در نروژ تصویب شد. این قوانین درواقع عوارضی را برای تضمین عمق کافی بندر، تأسیسات پهلوگیری و تأمین مالی نظارت بر آبراهها تعیین میکرد. در سال ۱۸۴۲ قانون جدیدی به اجرا درآمد که بندر اسلو را به یک بنگاه شهری با استقلال مالی که تحت نظارت دولت مرکزی قرار داشت تبدیل کرد.
در قرن هفدهم میلادی، کالاهای وارداتی نظیر غلات، ذرت، نمک، شکر، آهن، سرب و زغالسنگ از طریق بندر اسلو جابهجا میشدند. کشتیهای زیادی نیز از نروژ عازم نقط دیگر جهان میشدند که حامل چوب و الوار نروژی بودند و صادرات الوار از این زمان به موتور محرک رونق اقتصادی اسلو تبدیل شد. در قرن هجدهم میلادی نیز کارخانههای چوببری و صنایع مرتبط در بندر اسلو رونق گرفتند.
در دوران استفاده از کشتیهای بادبانی، نیاز چندانی به تأسیسات بندری گسترده نبود. اما با پهلوگیری اولین کشتی بخار نروژی در بندر اسلو در سال ۱۸۲۷، عصر جدیدی در این بندر آغاز شد. کشتیهای بخار به اسکلههای مستحکم و سیستمهای بارگیری و تخلیه کارآمدتر نیاز داشتند و به این ترتیب مدرنسازی بندر آغاز شد.
در همین حال، قرن نوزدهم نقطه عطفی برای اسلو بود، چرا که این شهر از سایه اتحاد با دانمارک خارج شد و هویتی جدید را در پرتو صنعتیشدن و شهرنشینی تجربه کرد. استقلال نسبی نروژ در سال ۱۸۱۴ میلادی و احداث راهآهن در دهه ۱۸۵۰ میلادی نقطه عطف مهمی در تجارت در بندر اسلو بودند و باعث افزایش جمعیت این بندر و رونق آن هم شده بودند. در مجموع، انقلاب صنعتی تغییرات اقتصادی چشمگیری در اسلو به وجود آورد و این شهر را به یک مرکز صنعتی با کارخانههای تولید پارچه، ماشینآلات و سایر کالاها تبدیل کرد.
از سوی دیگر، ناوگان تجاری اسلو در اواخر قرن نوزدهم به سرعت گسترش یافت و در آستانه قرن بیستم، اسلو به مهمترین شهر دریایی نروژ و قطب اصلی واردات و صادرات کالاهای آن تبدیل شده بود. این رشد سریع منجر به توسعه زیرساختهای بندری و افزایش ظرفیت تخلیه و بارگیری شد.
با این حال، در قرن بیستم جنگهای جهانی در راه بودند که باز هم سرنوشت اسلو را تغییر دادند. پس از ویرانیهای جنگ جهانی دوم، شهر از بمبارانها و جابجایی قابلتوجه جمعیت آسیب دیده بود. اما دولت نروژ در اواخر دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، پروژههای بزرگی را برای اسکان مجدد مردم و توسعه شهر کلید زد و سرمایهگذاری عظیمی در مسکن اجتماعی انجام داد که عملا توسعه بندر اسلو و خروجش از سایه جنگ را هم ممکن ساختند.
اقتصاد نروژ
امروزه نروژ به عنوان یک اقتصاد ثروتمند و پرمنابع در جهان شهرت دارد و جمعیت تقریبا شش میلیون نفری آن از رفاه نسبی برخوردارند. نروژ در حال حاضر بزرگترین تأمینکننده انرژی در اروپا است و به عنوان چهارمین صادرکننده بزرگ گاز طبیعی در سطح جهانی رتبهبندی میشود.
پس از دو جنگ جهانی، نروژ حکمرانی سوسیال دموکرات را با درجه بالایی از برنامهریزی اقتصادی (مدل نوردیک) در پیش گرفت. این امر به ایجاد بخش عمومی بزرگ و توزیع عادلانه ثروت و منابع کمک کرد. همچنین کشف نفت و گاز در فلات قاره نروژ در دهه ۱۹۶۰ میلادی آغازگر عصر جدیدی بود که در آن نروژ نرخ رشد بالاتری نسبت به اکثر اقتصادهای غربی تجربه کرد. امروزه نروژ دارای بخش خصوصی پویا، حضور قابل توجه دولت در اقتصاد و شبکه گسترده تأمین اجتماعی است. اقتصاد نروژ ترکیبی از فعالیت بازار آزاد و مداخله دولت را در بر میگیرد. دولت بر حوزههای کلیدی مانند نفت کنترل دارد و بر تعدادی از شرکتهای بزرگ دولتی نظارت میکند. برخی از آنها کاملاً در مالکیت دولت هستند و برخی دیگر به صورت عمومی معامله میشوند، اما دولت در آنها دارای سهام کنترلی است.
اقتصاد نروژ امروزه بسیار متنوع است و طیف گستردهای از صنایع- از محصولات دریایی، جنگلداری و معادن گرفته تا بخش پیشرفته خدمات شامل مالی و فینتِک، فناوری اطلاعات، بیوتکنولوژی و انرژیهای تجدیدپذیر- را در بر میگیرد. سایر صنایع عمده مانند حمل ونقل دریایی فراساحلی، کشتیسازی، ماهیگیری و پرورش ماهی، فناوریهای سبز، فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و فلزات سبک نیز در سالهای اخیر رونق یافتهاند.
این پویایی اقتصادی به خاطر وجود صندوق ثروت ملی نروژ (بزرگترین صندوق سرمایهگذاری دولتی جهان)، چارچوب حقوقی کارآمد، استقبال از تجارت جهانی و دسترسی ترجیحی به بازار اتحادیه اروپا تقویت هم شده است. با این وجود، نروژ امروزه با چالشهایی مثل سطح بالای بدهی خانوارها، کمبود نیروی کار ماهر و هزینه بالای دستمزد، ریسکهای مرتبط با تغییرات اقلیمی و نرخ نسبتاً بالای مالیات بر درآمد نیز مواجه است.
فرهنگ تجاری نروژ
فرهنگ کسبوکار در نروژ بر اساس ارزشهای کاری نوردیک است که در کشورهای موسوم به اسکاندیناوی (دانمارک، سوئد، فنلاند، نروژ، ایسلند) رایج است. برابری، ساختارهای افقی و ارتباطات غیررسمی در فرهنگ تجاری این کشور اهمیت زیادی دارد. کارمندان بهصورت مستقل کار میکنند و از آزادی و انعطافپذیری زیادی در سازماندهی کار و مسئولیتهای خود برخوردارند. اعتماد بخش بسیار مهمی از فرهنگ این کشور است. تعادل بین کار و زندگی شخصی برای بسیاری از نروژیها اهمیت دارد. ضمنا نروژ یکی از پیشگامان مسائل زیستمحیطی است. شرکتی که به پایداری محیط زیستی و مسئولیت اجتماعی توجه نشان دهد، احتمالاً مورد احترام بیشتری قرار میگیرد.
در اهمیت قانون یانته
درک نگرشها و روشهای نروژیها در تجارت میتواند به شما کمک کند تا روابط کلیدی با آنها ایجاد کنید و مدل کسبوکار متناسب با این کشور بسازید. روابط بینفردی در نروژ معمولاً تحت تأثیر اصولی است که به نام «قانون یانته» شهرت پیدا کرده و فهم آن برای خارجیها ضرورت دارد. درک قانون یانته به شما کمک میکند بسیاری از مسائلی را که در نروژ با آنها مواجه میشوید بهتر درک کنید.
بر اساس قانون یانته، که اولین بار توسط آکسل ساندموس نویسندهی دانمارکی-نروژی شرح داده شد، از مردم نروژ انتظار میرود در همه جنبههای زندگی برابریطلب باشند. «تو نباید فکر کنی که خاص هستی» یکی از اصول کلیدی قانون یانته است. «نباید فکر کنی اندازهی جمع خوب هستی» و «نباید تصور کنی که از جمع باهوشتر هستی» یا «نباید فکر کنی که در همهی امور مهارت داری» از دیگر اصول قانون یانته به حساب میآیند.
پس در یک سازمان نروژی، تأکید نه بر سلسلهمراتب روابط افراد، بلکه بیشتر بر عملگرایی و توسعه سیستمهای کارآمدی است که به افراد امکان میدهد وظایف خود را بهصورت مؤثر و با کمترین دخالت ممکن انجام دهند. هنگام کار با نروژیها، بهتر است وقت خود را صرف یافتن کسی کنید که مسئول یک وظیفه خاص است، نه این که سلسلهمراتب را بررسی کنید و از بالا به پایین به دنبال فرد صاحب قدرت بگردید. اگر در ابتدا فرد صاحب اطلاعات را نادیده بگیرید و به اعضای ارشد سازمان مراجعه کنید احتمالا باعث نگاه منفی به خودتان میشوید.
ساختار مدیریتی در نروژ
شرکتهای نروژی اصولا ساختار سازمانی مسطحی دارند. سلسله مراتب وجود دارد، اما عموما غیررسمی است. کارمندان اغلب با مدیران خود رابطه نزدیکی دارند و تشریفات کمتری در تعاملات وجود دارد. تصمیمگیری معمولاً مشارکتی است. مدیران تمایل دارند نظرات کارمندان را در نظر بگیرند و به دنبال ایجاد اجماع هستند. این بدان معناست که فرآیند تصمیمگیری میتواند زمانبر باشد، اما هنگامی که تصمیمی گرفته شد همه عموما از آن حمایت میکنند و اجرای آن معمولاً سریع و کارآمد است.. این سبک مدیریت ممکن است برای کسانی که از فرهنگهای سلسلهمراتبیتر میآیند، غیررسمی به نظر برسد، اما در نروژ بسیار مؤثر تلقی میشود.
در اهمیت اعتماد
در نروژ توافقهای شفاهی و قراردادهای کتبی به یک اندازه الزامآور هستند. توافقها میتوانند به سرعت و گاهی حتی با یک ایمیل کوتاه یا فقط با یک دستدادن انجام شوند، چون مسئلهی اعتماد در این کشور بسیار پررنگ است. اگر اعتماد لازم وجود داشته باشد، یک تاجر نروژی با شما دست میدهد و مطمئن است که طرفین پس از آن، مدارک لازم را تنظیم خواهند کرد. با این حال، به خاطر داشته باشید که شرکتهای بزرگتر ممکن است رویکرد رسمیتری داشته باشند و بسیاری به سمت قراردادهای «آمریکاییگونه» با کاغذبازی بیشتر حرکت میکنند.
محتاط و دوستانه
نروژیها معمولاً مستقیم و صریح هستند. آنها صداقت و شفافیت را ارزش میدانند و انتظار دارند دیگران نیز همین رفتار را داشته باشند. در محیط کار، ارتباطات معمولاً واضح و بدون ابهام است. این سبک ارتباطی ممکن است برای افرادی از فرهنگهایی که ارتباطات غیرمستقیم و دیپلماتیک را ترجیح میدهند، در ابتدا کمی تند یا بیرویه به نظر برسد. نروژیها همچنین به حریم شخصی و فضای شخصی اهمیت میدهند. ممکن است در ابتدا محتاط به نظر برسند، اما پس از ایجاد رابطه، گرمتر و دوستانهتر میشوند. نشان دادن علاقه به شخصیت فرد، فراتر از عنوان شغلیاش، اهمیت دارد و همچنین نشان دادن شخصیت خود فرد نیز حائز اهمیت تلقی میشود.
سر اصل مطلب
جلسات در نروژ اصولا سازماندهی شدهاند و ساختارمند هستند. انتظار میرود که شرکتکنندگان به موقع حاضر شوند و از قبل برای آن آماده باشند. بحثها عموما مستقیم و متمرکز بر موضوع هستند. حواستان باشد با اینکه ممکن است جو جلسه غیررسمی به نظر برسد، اما باید حرفهای رفتار کنید. ارائهها باید واضح و مختصر باشند و از اطلاعات بیش از حد یا اغراق خودداری کنید. در نهایت، جلسات کاری اغلب غیررسمی و آرام برگزار میشوند و همیشه گفتوگوهای کوتاه و خودمانی، آغازگر جلسات هستند.
روش مذاکره
نروژیها در مذاکرات صبور و منطقی هستند. آنها به دنبال راهحلهای برد-برد هستند و شما هم سعی کنید از تاکتیکهای تهاجمی یا فشار زیاد پرهیز کنید. نروژیها در مذاکرات بر واقعیتها، دادهها و تحلیلهای منطقی تمرکز میکنند و از بحثهای احساسی یا استفاده از کلمات غلوآمیز پرهیز میکنند. سکوت در طول گفتوگوها امری طبیعی است و نباید نشانهی عدم علاقه یا مخالفت تفسیر شود. نروژیها معمولاً قبل از پاسخ دادن کمی فکر میکنند و سکوت در واقع بخشی از فرآیند تفکرشان محسوب میشود. نروژیها در تعاملات تجاری از زبان بدن نسبتاً محافظهکارانهای استفاده میکنند. حرکات دست و صورت معمولاً محدود و کنترلشده است. تماس چشمی اما مهم است و نشاندهنده توجه و صداقت فرد است.
فرهنگ تیمی در نروژ
کار تیمی در فرهنگ تجاری نروژ بسیار مورد تأکید است. اعضای تیم انتظار دارند که با آنها به عنوان افراد برابر رفتار شود، حتی اگر سطح تجربه یا موقعیت سازمانی متفاوتی داشته باشند. همکاری و روحیه گروهی اغلب بر رقابت فردی ترجیح داده میشود. این امر به ویژه در پروژههای بینرشتهای مشهود است که در آنها هماهنگی و اشتراک دانش اهمیت زیادی دارد.
انگلیسی بدانید
اصولا بسیاری از نروژیها به زبان انگلیسی مسلط هستند، اما یادگیری چند عبارت پایه نروژی میتواند برای ایجاد ارتباط بهتر مفید باشد. اگر طرف خارجی در مذاکرات حاضر باشد، جلسات ممکن است به زبان انگلیسی برگزار شوند اما اسناد رسمی گاهی به زبان نروژی ارائه میشوند. بهتر است همیشه از قبل در مورد نیاز به مترجم سؤال کنید. در ایمیلها و سایر ارتباطات کتبی، نروژیها مختصر و مستقیم هستند. آنها معمولاً مستقیماً به موضوع اصلی میپردازند و از مقدمههای طولانی یا عبارات تشریفاتی بیش از حد خودداری میکنند. با این حال، ادب و احترام همچنان حفظ میشود.
اصلا دیر نکنید
نروژیها به سختکوشی و وقتشناسی معروف هستند، اما به تعادل بین کار و زندگی شخصی اهمیت زیادی میدهند. ساعات کاری معمولاً منظم هستند و اضافهکاری مداوم رایج نیست. کیفیت کار بسیار مورد توجه است و عجله برای تکمیل پروژهها به قیمت کاهش کیفیت، اصولا قابل قبول نیست. زمان جلسات باید از قبل تعیین شود و از طریق ایمیل یا تلفن تأیید شوند. وقتشناسی به شدت اهمیت دارد زیرا نشان میدهد که فرد قابل اعتماد است و تأخیر در جلسات بیاحترامی تلقی میشود. اگر حتی چند دقیقه هم دیر کردید، انتظار میرود که تماس بگیرید و اطلاع دهید. دیر رسیدن بدون اطلاع قبلی میتواند جلسه را با مشکل مواجه کند و به روابط تجاری آسیب بزند.
ناهار یا شام کاری
نروژیها ترجیح میدهند جلسات رسمی را در محیط کار برگزار کنند و وعدههای غذایی را بیشتر به عنوان فرصتی برای معاشرت و آشنایی غیررسمی در نظر بگیرند. ناهار کاری در نروژ معمولاً ساده و مختصر است. ممکن است یک ساندویچ یا یک وعده سبک در رستوران نزدیک محل کار صرف شود. جلسات ناهار معمولاً طولانی نیستند و نروژیها ترجیح میدهند این زمان را به استراحت اختصاص دهند. شامهای کاری در نروژ معمولاً رسمیتر از ناهار هستند و ممکن است لازم شود به رستوران سطح بالایی بروید. با این حال، حتی در این موارد نیز فضای کلی نسبتاً غیررسمی است. شام بیشتر به عنوان فرصتی برای شناخت بهتر طرف مقابل است نه چیز دیگر. آداب سفره در نروژ نسبتاً غیررسمی است، اما رعایت برخی اصول پایه مهم است: قبل از شروع غذا صبر کنید تا میزبان یا میهمانان دیگر شروع کنند. از چنگال و چاقو برای بیشتر غذاها استفاده میشود، حتی برای ساندویچها. هنگام غذا خوردن، دستهای خود را روی میز نگه دارید. پس از اتمام غذا، چنگال و چاقو را به صورت موازی روی بشقاب قرار دهید. نروژیها نوشیدن قهوه را دوست دارند و قهوهنوشی بخشی مهم از فرهنگ آنهاست. در جلسات کاری، معمولاً قهوه یا چای تعارف میشود.
غیررسمی بپوشید
سبک پوشش تجاری در نروژ معمولاً غیررسمی است، به ویژه در صنایع خلاق و مرتبط با تکنولوژی. با این حال بهتر است در ابتدا محافظهکارانه لباس بپوشید و سپس خود را با سبک شرکت تطبیق دهید. در زمستان، لباس گرم ضروری است چون نروژیها حتی در هوای سرد هم تمایل به پیادهروی دارند.
هدیه لازم نیست
در نروژ هدایای تجاری رایج نیستند و اگر هدیهای داده میشود معمولاً کوچک و نمادین است. مهمانیهای تجاری ممکن است شامل ناهارهای ساده باشد. اگر برای شام دعوت شدهاید، یک هدیه کوچک مانند گل یا شکلات مناسب است.
تعطیلات تابستانی
نروژیها به تعادل بین کار و زندگی اهمیت زیادی میدهند. ساعات کاری معمولاً انعطافپذیر هستند و کارمندان تشویق میشوند که از زمان شخصی خود لذت ببرند. تعطیلات طولانی در تابستان رایج است و بسیاری از کسبوکارها در ماه جولای تعطیل هستند یا با حداقل تعداد کارکنان فعالیت میکنند.
نظر خود را بنویسید