این روزها صنعت خودروی دنیا با تحولات فناورانه و همچنین تحولات متعدد مدلهای کسب و کار مواجه است. در این نوشتار تحولات فناوریمحور، تحولات در دنیای کسب و کار و بخشی از تبعات این تحولات بر صنعت خودروی ایران بررسی میشود.
امیرحسین کاکایی، کارشناس صنعت خودرو
این روزها صنعت خودروی دنیا با تحولات فناورانه و همچنین تحولات متعدد مدلهای کسب و کار مواجه است. در این نوشتار تحولات فناوریمحور، تحولات در دنیای کسب و کار و بخشی از تبعات این تحولات بر صنعت خودروی ایران بررسی میشود.
در حال حاضر حداقل با ده فناوری قاعدهشکن و تحولآفرین روبهرو هستیم: هوش مصنوعی، دادههای بزرگ، اینترنت اشیاء، زنجیره بلوکی، صنعت چهارم، روشهای جدید تولید سریع، محاسبات ابری، زیستفناوریها، خودروهای برقی، فناوری انرژیهای پاک و واقعیت مجازی.
مجموعه هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء خودروی متصل را به همراه دارد. در کنار این فناوری میتوان به خودروی خودران اشاره کرد. خودروی متصلِ خودران خصوصیات بسیار زیادی را به همراه خود خواهند داشت. چنین خودرویی نگاه ما به خودرو را تغییر میدهد و خودرو میتواند نه تنها یک وسیله حمل و نقل باشد، بلکه میتواند یک وسیله زندگی باشد. وقتی شما بتوانید در حین جابهجایی بین دو نقطه، به کارهای عادی روزمره خود بپردازید، عملاً خودرو میتواند دفتر کارتان باشد. دیگر نگران حضور در ترافیک نخواهید بود. وقتی هوش مصنوعی به کمک فناوریهای دادههای بزرگ و محاسبات ابری دقیقترین اطلاعات را از وضعیت راهها میدهد و حتی پیشبینی ساعتهای آینده را هم در اختیارتان قرار میدهد، میتوانید با بالاترین دقت و قابلیت اطمینان، به قرارهای خود برسید و بهرهوری زمان را بالا ببرید.
اما از طرفی یک خودروی خودران یا یک خودروی متصل میتواند مدل کسب و کار را تغییر دهد. وقتی که خودرویی هوشمند داریم که با یک نرمافزار از وسط یک خیابان میآید و ما سوار آن میشویم، عملاً آیا نیازی هست که حتماً یک خودرو بخریم؟ بدینترتیب مفهومی توسعه پیدا میکند به نام خودروی اشتراکی و یا از آن هم فراتر: بهجای اینکه ما از خودروساز، خودرو بخریم میتوانیم زمان حمل و نقل بخریم. مانند آنچه که هم اکنون بهطوری خیلی سطحی آن در مورد دوچرخههای موسسه بدود در تهران مشاهده میکنیم و ظاهراً طرح کامل آن توسط اوبر در بخشهایی از دنیای پیشرفته در حال اجرایی شدن است. در این حالت شاید اصولاً نیازی به خرید خودرو نباشد. به عبارت دیگر در این فضای فناوری، عملاً مدل کسب و کار خودروسازیها از فروش خودرو به فروش خدمات حمل و نقل تغییر مییابد.
اما اگر این اتفاق بیفتد، خیلی از کسب و کارها تغییر اساسی مییایند. فرض کنید تمام خودروها از نوع خودران شود. چه کسب و کارهایی تغییر ماهوی میکنند؟ اولین موضوع خود بیمه است. وقتی همه خودروها خودران شود، عملاً تصادف رخ نمیدهد. اگر هم تصادف رخ دهد، همهچیز مشخص است. پس اصولاً بیمه شخص ثالث از نوعی که الان وجود دارد، دیگری نیازی نخواهد بود. همچنین وقتی تصادف وجود نداشته باشد، عملاً خیلی از شغلهای تعمیرگاهی مانند صافکاریها از بین میروند، یا حداقل نیاز به آنها بسیار پایین میآید. همچنین شغلهایی مانند پلیس راهنمایی و رانندگی کلاً باید بازتعریف شوند. وقتی همهچیز تحت یک نظارت مرکزی، اصولاً خیلی از اتفاقات حذف میشود. وقتی سرعت شما تحت کنترل باشد، نیاز به جریمه کردن نیست. نوع ترافیک تغییر خواهد کرد. حتی امکان دارد که ترافیک بسیار کم شود. بهعنوان مثال وقتی تعداد خودروهای خریداریشده کم شود، عملاً تعداد خودروهای پارکشده در خیابانها کاهش مییابد. توجه کنید، وقتی که خودرو اشتراکی باشد، نیازی نیست که یک خودرو در اول صبح یک نفر را به محل کار برساند و تا دیروقت در آنجا پارک باشد. بدینترتیب بهرهوری حمل و نقل هم بسیار بالا میرود و نهایتاً مصرف سوخت و یا هر نوع انرژی مصرف کاهش مییابد. آنگاه نیاز به حمل و نقل سوخت بهشدت پایین میآید. تصور و برآورد من این است که اینطور که پیش میرود تا حدود ده سال آینده باید بهطور معنیدار نیاز به خودرو در دنیای صنعتی کاهش یابد.
وقتی خودروسازان بهجای اینکه خودرو بفروشند، حمل و نقل را بفروشند، عملاً نیاز به تعمیرگاهها و نوع تعمیرات کاملاً فرق خواهد کرد. در چنین حالتی اولاً بهشدت نیاز به تعمیرات کاهش مییابد و دوم اینکه براحتی شرکتها نظام تعمیرات پیشگیرانه را پیاده میکنند و کیفیت تعمیرات و عمر خودروها بالا میرود. همچنین با دسترسی به اطلاعات دقیق تعمیرات و نگهداری، خودروسازان به لحاظ طراحی پیشرفت خواهند کرد و قابلیت اطمینان خودروها بالاتر خواهد رفت.
اما این فناوریها در تولید خودرو هم انقلابی بهپا خواهند کرد. وقتی صنعت 4.0 به طور کامل پیاده شود و روشهای تولیدِ سریع پیشرفت قابل ملاحظه کنند، هزینه تولید خودروهای انبوه پایینتر خواهد آمد و کیفیت بالاتر میرود. دیگر نیازی نیست در محلهایی نزدیک زندگی کارگران، کارخانه بسازند. بلکه میتوان در محلهایی که هزینه زمین بسیار پایین است، کارخانه بسازند و از آن کارخانه 24 ساعته در هفت روز هفته در 365 روز سال تولید بیرون آورند. تصور چنین حالتی دود از کله آدم بیرون میآورد. وقتی چنین کارخانهای که در حالت معمولی حداقل ده هزار نفر پرسنل میخواهد، فقط با صد نفر پرسنل با بالاترین سرعت و کیفیت بچرخد، عملاً نیاز به حمل و نقل پرسنل بسیار پایین میآید. این نوع تغییرات البته باعث تغییرات الگوی شهرها خواهد شد؛ مانند آن بلایی که سر شهرهایی مانند دیترویت آمده است.
در چنین کارخانجاتی که از دادههای کلان حداکثر استفاده را میکنند، براحتی میتوان نظامهای پیشرفته تضمین کیفیت، تولید بدون ضایعات، تعمیرات پیشگیرانه، تولید بههنگام و خلاصه هر نوع نظام مدیریت تولید، کیفیت، تعمیرات و منابع شرکتی را با بالاترین بهرهوری و قابلیت اطمینان پیاده کرد. بدین ترتیب هزینه تولید و سربارهها بهشدت پایین خواهد آمد و اصولاً مبانی رقابت تغییر خواهد کرد. چنین کارخانهای وقتی با سیستمهای هوش مصنوعی و واقعیت مجازی ترکیب شوند، بهشدت انعطافپذیرتر میشوند و تنوع تولید پیدا میکنند و میتوانند عملاً نظام انبوه سفارشیسازی را با بالاترین تغییرات برای هر مشتری با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان پیاده کنند. بدینترتیب رقابت در خودروساز گام به مراحل کاملاً جدیدی خواهد گذاشت. همچنین طبق این پیشبینی کلاً مسیر فروش قطعات یدکی و خدمات پس از فروش متحول خواهد شد. اصولاً نمیدانم که در دنیایی که تمام خودروها خودران باشند، دیگر نیازی به این نوع شبکه عظیم خدمات پس از فروش و نظامهای امدادرسانی وجود دارد؟ در چنین دنیایی اصولاً خدمات امدادی مانند اورژانس، آتشنشانی و پلیس چگونه خواهد بود؟ البته این تصویری که نشان دادم، مربوط به حالتی است که تمام خودروها و کارخانجات قدیمی جمع شود و خودروها و کارخانجات مدرن جایگزین شود. احتمالاً چنین اوضاعی حداقل، اگر بشر بتواند به مبارزه با آلودگی برود و زنده بماند، حدود سی تا پنجاه سال طول خواهد کشید. لیکن در طی ده سال آینده ما به سرعت در گوشههایی از دنیا شاهد چنین جوامع و چنین تغییرات بزرگی خواهیم بود و طیفی از تغییرات کسب و کار را مشاهده خواهیم کرد.
توجه کنید که چنین اتفاقاتی که نه تنها در صنعت خودرو، بلکه در بسیار از صنایع خواهدافتاد، موجی از بیکاری را در دنیا دامن خواهد زد. البته اینکه در عوض چه نوع کسب و کارها و مشاغلی ایجاد خواهد شد، هنوز بسیار مبهم است. اما در کل دنیا برآورد میشود که حدود هشتصد میلیون شغل به خاطر هجوم رباتها و هوش مصنوعی و این نوع انقلابات فناورانه طی این دهه از بین برود. اگر چنین اتفاقی بیفتد، ما شاهد انقلابات متعددی در حکومتها، جوامع انسانی و اقتصادها خواهیم بود. جابجایی نخبگان در جوامع از حداقل تبعات این انقلابات دادهپایه خواهد بود. ما با سرعت و بهطور کامل به دوران فرااطلاعاتی و دوران مفهومی وارد میشویم.
این فناوریها یک جنبه دیگر هم دارد و آن تغییر خودروها از نوع احتراق داخلی به نوع جدیدی از واکنشهای شیمیایی که احتمالاً مصرف هیدروژن و یا گاز طبیعی در سیستمهای پیل سوختی خواهد بود، میباشد. البته قطعاً الکتریکیسازی در خودروها به حداکثر خواهد رسید و نوع مصرف سوخت و آلایندگی از نوع گازی، خاکی و صوتی بهحداقل خواهد رسید. استفاده از انرژیهایی مانند انرژی خورشیدی و گاز وسیعتر از گذشته خواهد شد. توجه کنید که در چنین دورانی که روشهای تولید و روشهای طراحی محصول و اصولاً فناوریهای محصول دچار تحول اساسی میشود، چه بر سر کارخاجات و شرکتهای موجود در این زنجیره خواهد آمد. میتوانم به جرات بگویم که در دهه آینده شرکتهای غول خودروسازی و قطعهسازی در رقابتی کشنده بهسر خواهند برد. بماند؛ شرکتهایی مانند تسلا، سونی، اپل و... که از صنایع الکترونیکی و بانکی و مخابراتی پول زیادی درآوردهاند، هماکنون وارد دنیای رقابت خودرو شدهاند. حتی شرکتهایی مانند آمازون و اوبر نوع حمل و نقل را از حالت زمینی به هوایی منتقل خواهند کرد. بهعبارتی ما داریم به یک دنیای بهشدت به هم پیوسته و مفهومی از دنیای کسب و کار وارد میشویم که دنیای فیزیکی و مجازی بهشدت روی هم تأثیر میگذارند و مرزهای زمین و هوا و فضای مجازی، مخدوش میشوند و مرزهای اقتصادی به هم میخورد و کسب و کارها کاملاً متحول میشوند. به خصوص اگر موضوع زنجیرههای بلوکی و رمز ارزها را به موضوع اضافه کنید، متوجه میشوید که در این دنیای جدید، حتی نوع حکومتها و نحوه اعمال حاکمیتها تغییر اساسی خواهد کرد. این حرفها مانند تعریف کردن داستانهای تخیلی است، ولی واقعیتی است اجتنابناپذیر در یکی، دو دهه آینده.
بدیهی است که در چنین فضای کسب و کاری کشورهای در حال توسعهای مانند ما تحت فشارهای خاصی قرار میگیرند. از یک طرف خودروسازانی که با ظرفیتهای اضافه روبهرو هستند و یا میخواهند خطوط تولید خود را تغییر دهند، ناچارند که مازاد تولید یا خطوط مازاد خود را به کشورهایی مانند ما صادر کنند. بدینترتیب رقابت در کشورهایی مانند ما هم به شدت افزایش مییابد. البته نه برای توسعه و پیشرفت فناوری؛ بلکه برای مصرف بیشتر.
با این توضیحات میروم سراغ اوضاع ایران. صنعت خودروی ما در ابتدای قرن پانزده هجری شمسی در اوضاع بسیار اسفباری قرار دارد. هنوز مسئولان ما دارند در مورد بدیهات این صنعت، آن هم بدیهیات قرن بیستمی آن، با هم بحث و جدل میکنند. در حالی که دنیا کلاً دارد متحول میشود، در کشور ما هنوز سیاستمداران در مورد اینکه چگونه یک بازار رقابتی ایجاد کنیم در حال بحث و گفتگو هستند، در حالی که بیش از دویست هزار میلیارد تومان طی این چهار سال به صنعت خسارت وارد کردهاند. همچنان ما در طی سه چهار سال آینده با هم بحث خواهیم کرد که آیا اصولاً صنعت خودرو میخواهیم یا نه؟ و اگر میخواهیم چه کسی باید اختیار آن را در دست بگیرد. در حالی که دنیا به سمت اَبَرادغامها پیش میرود و غولهای صنعتی در مقابل ابرغولها از پا درمیآیند، همچنان سی خودروساز موجود در کنار سی گیرنده پروانه بهرهبرداری و احتمالاً دهها گیرنده جدید پروانه بهرهبرداری بر سر اخذ رانتها و بازار محدود در حال دعوا کردن هستند. در طی دهه آینده احتمالاً اگر کلاً صنعت خودرو نابود نشود، هنوز کاکاییها دارند طرحهای خود را برای نجات صنعت بهروز میکنند و مسئولان همچنان در آرزوی صادرات میلیونی در انتخاباتهای مختلف شعار سرمیدهند.
همچنین میتوانم پیشبینی کنم که در دهه آینده با توجه به عدم توجه ساختاری به حمل و نقل بار و مسافر بهخصوص از نوع ریلی، و عدم سرمایهگذاریهای لازم، ما با مشکلات بسیار سنگینتر ترافیک و آلودگی در شهرهای بزرگ روبهرو خواهیم شد. کمبود پارکینگ و ترافیکهای بسیار سنگین بیماریهای اعصاب و روان و جسمی را افزایش خواهد داد. بهرهوری کل اقتصاد ناشی از عدم توجه به لجستیک و بهرهوری نظام حمل و نقل و در نتیجه افزایش سرسامآور هزینههای لجستیک، کشور را در باتلاقی عظیم فرو خواهد برد. احتمالاً یک عده رانتخوار هم دانشگاهیانی مانند من را همراه میکنند و میروند دنبال تولید مبتنی بر مونتاژ خودروهای برقی. بعد از یک مدتی با مشکل جدی کمبود برق روبهرو خواهیم شد، خیلی بیشتر از آن چیزی که در این دو سال با آن مواجه هستیم. بعد مسئولان چند سالی شروع میکنند کنفرانس و نشست مطبوعاتی و مناظره برقرار میکنند که چهکار باید بکنیم با این کمبود برق؟ چند سالی که از تولید این خودروهای برقی بگذرد، یک عده پیدایشان میشود و با ناراحتی اعلام نگرانی خواهند کرد از ارزبری بالای این خودروها. بعد یک عده میآیند و رانت جدیدی میگیرند که این مشکل خودساخته را حل کنند. سپس سالها طول خواهد کشید و خطوط تولید یکی از بعد از دیگری بارها و بارها افتتاح میشوند و مردم همچنان باید در قرعهکشیهای خودروسازیها شرکت کنند. بله این وضعیتی است که من با ادامه این اوضاع و احوال پیشبینی میکنم. اما طبق معمول آرزو میکنم که تمام این حرفها فقط یک رؤیاپردازی باشد و ما شاهد یک صنعت بالنده و متعالی باشیم که مایه افتخار کشور خواهد بود.
نظر خود را بنویسید