رهبران و کارآفرینان ایران با نگرش پایداری آینده ایران را خواهند ساخت

اقدامات بلندتر از کلمات صحبت می‌کنند

...

فرآِیند رهبری در توسعه پایدار، درون شرکت‌ها با یک دیدگاه آغاز می‌شود. رهبر در این حوزه باید توانایی درکی فراتر از خواسته‌های فوری سهامداران و یا فصل بعدی مالی را داشته باشد. او باید آینده‌ای را تصویرکند که در آن «موفقیت اقتصادی با حفظ محیط زیست و برابری اجتماعی در تضاد نیست، بلکه این عناصر به صورت یک استراتژی یکپارچه با هم ترکیب و معنا می‌شوند.»

مهدیه نجفی‌زاده/ پژوهشگر و کارشناس توسعه پایدار

غروب یک روز خنک اما آفتابی در پاییز گذشته، که با چند نفر از دوستان برای یک مسافرت آموزشی و تفریحی به دشت برم در کازرون رفته بودم بعد از یک پیاده‌روی طولانی و چالش‌برانگیز با استاد و همسفران خود در حاشیه جنگلی وسیع در یک فضای باز جمع شده بودیم، استاد بلوطی کوچک از زمین برداشت. آن را بالا گرفت و پرسید: «چه می‌بینید؟»
یکی از دوستان که کارآفرین بزرگی هم بود با خنده پاسخ داد: «یک دانه میوه بلوط؟»
و استاد با لبخند: «دقیقاً.» سپس کمی مکث کرد و گفت: «البته که من این را فقط یک دانه نمی‌بینم بلکه یک نقشه برای درخت بلوطی است که می‌تواند قرن‌ها زندگی کند، سایه، پناهگاه و اکسیژن برای موجودات بیشماری باشد. این بلوط پتانسیل ایجاد یک اکوسیستم کامل را دارد، و صد البته که به زمان، شرایط مناسب و مراقبت نیاز دارد تا به طور کامل رشد کند».
از آنجا که استادمان، استاد معنا و حکمت بود همگی شاید چند دقیقه‌ای فکر کردیم. امروز که این خاطره در ذهنم تداعی شده، می‌بینم «این دقیقاً همان رویکردی است که من به عنوان مشاور در حوزه توسعه پایدار شرکت‌ها دارم. اقدامات امروز ما در شرکت‌ها، هرچند که کوچک به نظر برسند، دانه‌هایی برای آینده‌ای مقاوم، پررونق و در هماهنگی با دنیای پیچیده و سریع امروزی ما هستند. فکر می‌کنم این به عهده ما است که به عنوان رهبران و مدیران، مطمئن شویم دانه‌های درستی می‌کاریم، آنها را پرورش می‌دهیم و بلندمدت به دنیایی که می‌خواهیم بسازیم فکر می‌کنیم».
این یک تمثیل ساده اما قدرتمند است، و می‌تواند برای رهبری شرکت‌ها در آینده تعیین کننده باشد. این موضوع فقط در مورد سود یا دستاوردهای آنی نخواهد بود، بلکه درباره ایجاد ماحصلی پایدار و معنادار است. تحت عنوان رهبری، کارآفرینان و مدیران شرکت‌ها، شروع به ادغام رویکرد پایداری در تمام جنبه‌های عملیات خود از طراحی محصولات گرفته تا مدیریت زنجیره تأمین و حتی در فرهنگ سازمانی خود خواهند کرد. باید بدانیم رهبری واقعی در دنیای مدرن نیازمند تعهد به پایداری است؛ تعهدی به کاشت دانه‌هایی که امروز، فردایی بهتر را به ارمغان خواهند آورد.

کارآفرین دوراندیش:  دیدی فراتر از زمان حال 
بی شک فرآِیند رهبری در توسعه پایدار، درون شرکت‌ها با یک دیدگاه آغاز می‌شود. رهبر در این حوزه باید توانایی درکی فراتر از خواسته‌های فوری سهامداران و یا فصل بعدی مالی را داشته باشد. او باید آینده‌ای را تصویرکند که در آن «موفقیت اقتصادی با حفظ محیط زیست و برابری اجتماعی در تضاد نیست، بلکه این عناصر به صورت یک استراتژی یکپارچه با هم ترکیب و معنا می‌شوند.»
این نگرش نه تنها به پیشگیری از آسیب محدود نمی‌شود، بلکه حرکتی درجهت ایجاد تأثیراتی مثبت است. این دیدگاه می‌داند که پارادایم‌های قدیمی کسب‌وکار، جایی که رشد تنها با حاشیه‌های سود اندازه‌گیری می‌شود، دیگر کافی نیستند. رهبر دوراندیش، پایداری را نه به عنوان یک محدودیت، بلکه به عنوان فرصتی برای نوآوری، رشد و تمایز در بازاری پرازدحام می‌بیند.

قدرت اصالت در عمل 
«در حوزه پایداری شرکت‌ها، اقدامات و نتایج، بلندتر از کلمات صحبت می‌کنند». یک رهبربا رویکرد توسعه پایدار باید اصولی را که از آنها حمایت می‌کند، در عمل پیاده کند. این یک اصل بسیار حیاتی است زیرا اعتماد را هم در درون سازمان و هم بیرون سازمان و درارتباط با ذی‌نفعان خارجی ایجاد می‌کند. کارمندان زمانی که می‌بینند رهبرانشان نه تنها در حرف بلکه در عمل هم به اصول توسعه پایدار متعهد هستند، بیشتر احتمال دارد که به مشارکت و تعهد بپردازند.
رهبری با قدرت اصالت در عمل یعنی ادغام شیوه‌های پایداری در هر جنبه‌ای از کسب‌وکار. از کاهش ردپای کربنی در سازمان گرفته تا اطمینان از زنجیره‌های تأمین اخلاقی، تعهد یک رهبردر سازمان به موضوع پایداری باید قابل مشاهده و ملموس باشد. این امر یک فرهنگ پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری ایجاد می‌کند و همه سازمان را به مشارکت در مسیر پایداری تشویق خواهد کرد.

نوآوری و بازاندیشی در مدل‌های کسب‌وکار
رهبری در سازمان‌های پایدار به طور ذاتی با نوآوری مرتبط است. باید بپذیریم «چالش‌هایی که امروز با آنها مواجه هستیم -تغییرات اقلیمی، کاهش منابع و نابرابری‌های اجتماعی- با راه‌حل‌های دیروزی قابل حل نیستند. رهبران باید آماده باشند که وضعیت موجود را به چالش بکشند، فرضیات دیرینه را زیر سوال ببرند و به استقبال روش‌های جدید تفکر بروند».
ممکن است این رویکرد با معنای بازطراحی محصولات و خدمات به گونه‌ای پایدارتر عمل کنند، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، یا پذیرش اصول اقتصاد چرخه‌ای که در آن ضایعات به حداقل می‌رسند و مواد مورد مصرف دوباره استفاده می‌شوند. همچنین، این به معنای بهره‌گیری از فناوری و داده‌ها برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه‌تر و بهینه‌سازی‌هایی است که هم سودآوری را در دربرداشته و هم محیط زیست را در نظر می‌گیرد.
همچنین نوآوری در توسعه پایدار به نحوه تعامل سازمان‌ها با ذی‌نفعان خود وابسته است. رهبران باید همکاری‌ها را هم در داخل سازمان و هم در میان صنایع، دولت‌ها و جوامع تقویت کنند. با هم کارکردن، می‌تواند راه‌حل‌هایی ایجاد کند که به مراتب جامع‌تر و تأثیرگذارتر از هر اقدام فردی دیگری باشد.

پرورش فرهنگ توسعه پایدار، توانمندسازی کارکنان
یکی از جنبه‌های کلیدی رهبری پایدار، توانایی پرورش فرهنگ سازمانی است که قادر به درک ارزش پایداری درک باشد. این امری فراتر از اجرای سیاست‌های سبز یا کاهش ضایعات است. می‌توان گفت تعبیه پایداری در هسته اصلی سازمان است.
برای رسیدن به این موضوع، رهبران باید کارکنان خود را توانمند کنند. آنها باید خلاقیت را تشویق کرده و فرصت‌هایی را برای کارکنان فراهم کنند تا در ابتکارات پایداری مشارکت داشته باشند. این امر می‌تواند ایجاد تیم‌های چندوظیفه‌ای برای حل چالش‌های خاص یا سرمایه‌گذاری در برنامه‌های آموزشی برای افزایش سواد پایداری در سراسر سازمان باشد.
وقتی کارکنان احساس می‌کنند که بخشی از راه‌حل هستند، احتمال بیشتری وجود دارد که درگیر و متعهد شوند. این نه تنها موفقیت در نوآوری‌ها و ابتکارات پایداری را هدایت می‌کند بلکه عملکرد کلی سازمان را نیز بهبود می‌بخشد. «فرهنگی که پایداری و مسئولیت اجتماعی سازمانی را در اولویت قرار می‌دهد، استعداد را جذب می‌کند، کارکنان را حفظ می‌کند و سازمانی قوی‌تر و مقاوم‌تر ایجاد می‌کند».

 کارآفرینان در تعامل با جامعه فراتر از دیوارهای سازمانی
رهبری پایدار محدود به درهای سازمان و شرکت نیست. مؤثرترین رهبران پایداری می‌دانند که تأثیر آنها در جوامع و اکوسیستم‌هایی که در آنها فعالیت می‌کنند، گسترش می‌یابد. آنها اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) را تشخیص می‌دهند و نقش خود را به عنوان حافظان محیط زیست گسترده‌تر می‌بینند.
این دیدگاه و نگرش می‌تواند شامل مشارکت در پروژه‌های توسعه جامعه، حمایت از ابتکارات زیست محیطی محلی و یا حمایت از سیاست‌هایی باشد که پایداری را در سطح منطقه‌ای یا ملی ترویج می‌کنند. با اتخاذ یک رویکرد فعالانه، کارآفرینان و رهبران توسعه پایدار می‌توانند به شکل‌دهی زمینه اجتماعی کسب‌وکارهایشان کمک و محیطی مساعدتر برای رشد سازمانی پایدار ایجاد کنند.
تعامل با جامعه بزرگ‌تر همراه با ارتباط شفاف و صادقانه امکان‌پذیر می‌شود. رهبران باید بخواهند که سفر پایداری در سازمانشان را -‌موفقیت‌ها و چالش‌ها- به اشتراک بگذارند. این کار شفافیت، اعتبار و اعتماد ایجاد می‌کند و روابط قوی‌تری با مشتریان، سهامداران، ذی نفعان و عموم مردم برقرار می‌سازد.

برگ برنده در صبر و پشتکار
«پایداری در سازمان یک راه‌حل سریع نیست؛ بلکه یک تعهد بلندمدت است». منافع رویکردهای پایدار اغلب به مرور زمان حاصل می‌شوند و چالش‌ها می‌توانند پیچیده و چندبعدی باشند. بنابراین، رهبری پایداردر سازمان‌ها نیازمند صبر و پشتکار است.
رهبران باید آماده باشند که با موانع و انتقادات مواجه شوند. آنها باید به دیدگاه خود متعهد بمانند، حتی زمانی که مسیر دشوار است. این استقامت برای ایجاد تغییرات سیستماتیک مورد نیاز و برای دستیابی به اهداف بلندمدت پایداری ضروری است.
«رهبران با رویکرد پایداری درک می‌کنند که کار آنها بخشی از یک حرکت گسترده‌تر است؛ حرکتی که از مرزهای شرکت‌های فردی یا حتی صنایع فراتر می‌رود. آنها در حال ساختن میراثی هستند، نه‌فقط برای سازمان‌های خود، بلکه برای نسل‌های آینده».  این چشم‌اندازی بلندمدت است که رهبری واقعی با نگرش پایدار را از مسئولیت صرف شرکتی متمایز می‌کند.

و اما ... 
چالش‌های قرن بیست و یکم نیازمند نوع جدیدی از رهبری در سازمانهاست که بر پایه نگرش پایدارو نگاه ویژه به بحث مسئولیت اجتماعی شرکتی استوار است. «رهبری با رویکرد پایداری فراتر از کاهش اثرات زیست‌محیطی یا تقویت مسئولیت اجتماعی است؛ این رویکرد بازتعریفی از موفقیت در سازمان‌هاست که اهداف کسب‌وکارشان را با نیازهای جهان و جامعه هم‌راستا می‌کنند».
با پیشرفت به سمت آینده، نقش رهبران وکارآفرینان با این نگرش پررنگ و پررنگ‌تر خواهد شد. آنها کسانی هستند که ما را از میان پیچیدگی‌های دنیای مدرن به سمت نوآوری و همکاری دعوت کرده، و به ایجاد آینده‌ای که در آن رشد اقتصادی، رفاه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست نه تنها با هم سازگار هستند، بلکه یکدیگر را تقویت می‌کنند، کمک خواهند کرد.
«با نگاهی آینده‌نگر و قرار دادن توسعه پایدار در مرکز آن، رهبران شرکت‌ها فرصت دارند تا تأثیری عمیق بگذارند، تأثیری که برای نسل‌های آینده باقی خواهد ماند. با تفکری بلنداندیش، عملی اصیل و تعهد به نوآوری و جامعه، رهبران سازمان‌ها نه‌تنها آینده سازمان‌های خود را شکل می‌دهند، بلکه آینده ایران را نیز رقم خواهند زد». 

لینک کوتاه: https://news.tccim.ir/?78525

نظر خود را بنویسید

ارسال پیام