گوگل به یک موتور جستوجوی مهم تبدیل شده که انحصار و قدرت را در این عرصه در اختیار خودش گرفته است. با این حال، باید به فکر روشهایی باشیم که جلوی این انحصار را بگیرد. با این حال، نیازی نیست گوگل از بین برود، راهکارهای دیگری هم هستند که میتوانند موثر باشند.
گوگل یکی از بزرگترین و محبوبترین موتورهای جستوجو در جهان است و تقریاب 90 درصد از جستوجوهای اینترنتی که در آمریکا صورت میگیرد، از طریق همین پلتفرم بزرگ و غولپیکر انجام میشود. همین مسئله به سادگی باعث شد که گوگل به یک غول شکستناپذیر تبدیل شود. در واقع، اکنون شاهد نوعی انحصار از طرف کوگل هستیم. به عبارت دیگر، گوگل به عنوان یکانحصارگر در بازار موتورهای جستوجو در آمریکا و در جهان شناخته میشود. البته در سال 1999، برخی از شرکتها که فعالیتهای مشابهی دارند همانند مایکروسافت تلاش کردند تا مقابل گوگل بایستند. آنها تلاش میکردند به شیوههای مختلف، انحصار جستوجو را از گوگل بگیرند، با این حال در این زمینه به موفقیتی دست پیدا نکردند. به این ترتیب، اکنون گوگل به صورت انحصاری، فرایند جستوجو و تبلیغ در این زمینه را در اختیار خودش گرفته است. این شرکت از طرف دیگر توانسته به اطلاعات شخصی افراد زیادی دسترسی پیدا کند و به این ترتیب مسیری را برای خودش فراهم کرده تا از این دادهها نهایت بهره را ببرد و به این ترتیب به قدرتی بیسابقه دست یافته است.
در ماه آگوست سال 2024، یک قاضی در یکی از مناطقه آمریکا علیه گوگل، حکمی اولیه صادر کرد. این حکم نوعی پیروزیِ ابتدایی علیه گوگل محسوب میشد. این قاضی، گوگل را به سوءاستفاده از قدرت انحصاری خود در بازار موتورهای جستوجو متهم کرد. در این حکم، قاضی ادعا میکرد که گوگل با کنترل و سلطه انحصاری بر نتایج جستوجو، دسترسی به رقبا را محدود کرده است. به این ترتیب توانسته بود این شرکت را تحت قوانین ضدانحصار قرار دهد. به این ترتیب، دولت آمریکا تصمیم گرفت که به صورت جدی به دنبال اعمال محدودیتهایی علیه گوگل باشد و بازی دولت آمریکا با گوگل هم از همینجا آغاز شد.
یکی از مشکلات اصلی با گوگل این است که این شرکت از طریق الگوریتمهای خود، به صورت پیشفرض، جستوجوهای کاربر را به سمت محصولات و خدمات خود هدایت میکند و به رقبا اجازه نمیدهد به اندازه کافی در نتایج جستوجو نمایش داده شوند. به عنوان مثال، کاربران با تایپ کردن یک عبارت در نوار جستوجوی گوگل، نتایج پیشنهادی از خود گوگل دریافت میکنند و به ندرت به گزینههای دیگر مانند بینگ یا یاهو دسترسی مییابند. این رفتار گوگل باعث شده که رقبا نتوانند به درستی رقابت کنند.
*چند راهکار ساده
یکی از استدلالها این است که شکستن گوگل به بخشهای کوچکتر، به خودیِ خود راهحل مناسبی برای مقابله با انحصار نیست. شکستن گوگل به بخشهای مجزا ممکن است مشکلات جدیدی را ایجاد کند. اگر گوگل به بخشهای کوچکتر تقسیم شود، رقابت در بازار جستوجو و تبلیغات اینترنتی احتمالا کمی پیچیدهتر و مشکلتر خواهد شد. در این سناریو، ممکن است شرکتهای کوچکتری به وجود آیند که همچنان نتوانند به رقابت با گوگل بپردازند و در نتیجه، انحصار گوگل حتی تقویت هم خواهد شد!
پیشنهادی که صورت میگیرد این است که از ابزارهای دیگر برای مقابله با قدرت انحصاری گوگل استفاده شود. یکی از این ابزارها، اعمال مقررات دقیقتر و سیاستهای کنترلی بر الگوریتمهای جستوجوی گوگل است. بهجای شکستن گوگل، باید قوانین و مقرراتی وضع شود که این شرکت را ملزم به نمایش نتایج جستوجوی عادلانهتری کند و اجازه دهد رقبا در نتایج جستوجو سهم بیشتری داشته باشند.
یکی دیگر از راهحلها هم این است که گوگل مجبور باشد فضایی برای دسترسی عمومی به الگوریتمهای جستوجوی خود فراهم آورد. به این ترتیب فضایی برای افزایش رقابت فراهم میشود. این اقدام میتواند شرکتهای کوچکتر را قادر کند با استفاده از همان الگوریتمها، نتایج جستوجوی بهتری ارائه کنند و به این ترتیب سهم خود را در بازار افزایش دهند.
به هر حال نباید فراموش کرد که قدرت گوگل به دلیل انحصار اطلاعات و دادههای کاربران به دست آمده است. گوگل از طریق دادههایی که از کاربران جمعآوری میکند، نه تنها موتوری جستوجوی خود را بهینه کرده، بلکه سیستمهای تبلیغاتی پیچیدهای ایجاد کرده که به سختی توسط دیگر شرکتها قابل رقابت است. برای مقابله با این وضعیت، پیشنهاد میشود که باید قوانینی برای محدود کردن دسترسی گوگل به دادههای کاربران تصویب شود. به صورت کلی، گوگل به یک غول بزرگ تبدیل شده و باید به دنبال موثرترین راهکارها برای رفع مشکل انحصار آن بود تا دیگر شرکتها گلایه نکنند و انحصار به صورت کامل از میان برداشته شود.
نظر خود را بنویسید