ایوان اشپیگل چطور به ثروت دست یافت؟

میلیاردر جوان

...

بسیاری از افراد تصور می‌کنند ثروت منجر به فساد می‌شود و نمی‌تواند بستری برای پیشرفت واقعی در کودکان فراهم کند. ایوان اشپیگل در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شد و توانست ثروتی بیشتر خلق کند و در جوانی به یک میلیاردر بزرگ در جهان تبدیل شود.

میلیاردرها معمولاً در سنین بالا به ثروت دست پیدا می‌کنند با این حال افرادی وجود دارند که موفق شده‌اند در سنین پایین از مسیری نظیر فناوری، راه به ثروت پیدا کنند و ایوان اشپیگل یکی از همان چهره‌هاست که توانسته از فناوری به ثروت کلان دست پیدا کند و نامش را به عنوان یکی از شناخته‌شده‌ترین میلیاردرهای جهان به ثبت برساند. او از یک دانشجوی ساده و از نوآوری و البته با کمی ریسک‌پذیری، توانست به چهره‌ای مطرح در جهان تبدیل شود.

چهارم ژوئن 1990 بود که ایوان در لس‌آنجلس و در خانواده‌ای متمول به دنیا آمد. والدینش به عنوان وکلای خوش‌نام و باسابقه و البته موفق در کالیفرنیا شناخته می‌شدند. به این ترتیب ایوان در خانواده‌ای با سطح بالا بزرگ شد و از همان ابتدا هر چه می‌خواست در اختیارش بود. نکته مهم درباره ایوان این است که توانست از موقعیت و ثروت خانوادگی‌اش در جهت پیشرفت بهره بگیرند و به این ترتیب از خانواده، پلی به سوی موفقیت زد.

*تولد اسنپ‌چت

ایوان خیلی زود به دانشگاه راه پیدا کرد و در رشته طراحی محصول در دانشگاه استنفورد مشغول به تحصیل شد. در همان‌جا، پی برد که علاقه زیادی به فناوری و کارآفرینی دارد. به این ترتیب مسیر آینده‌اش را از همین دانشگاه استنفورد پیدا کرد. سال‌های عمرش در دانشگاه، سنگ بنای پیشرفت او در آینده بود. او در آینده‌ای نه چندان دور، به ثروت کلانی دست پیدا می‌کرد که از مسیر همین دانشگاه مهیا می‌شد.

در دانشگاه با دو چهره آشنا شد: بابی مورفی و رگی براون و تصمیم گرفت با این دو نفر، شرکتی راه‌اندازی کند، این شرکت «اسنپ‌چت» نام گرفت. ایده آن‌ها در ابتدا در حد یک پروژه دانشگاهی بود اما به مرور توسعه پیدا کرد و سروشکل گرفت. آن‌ها به دنبال ساخت اپلیکیشنی بودند که به کمک آن، کاربران می‌توانستند عکس بفرستند و عکس پس از چند لحظه ناپدید می‌شد. ایوان کسی بود که متوجه شد این ایده، ظرفیت لازم را برای تبدیل شدن به یک کار واقعی و بزرگ دارد. در نتیجه از ثروت خودش بهره گرفت تا ایده ابتدایی را پرورش بدهند و ردپای خودشان را در دنیای علوم دیجیتالی و فناوری بر جای بگذارند.

در جولای 2011 هر سه نفر در کنار هم اپلیکیشنی را راه‌اندازی کردند که «پیکابو» نام داشت. این اپلیکیشن به موفقیت چندانی دست نیافت و عمده دلیل آن هم، اختلافات داخلی بود. در نهایت براون این تیم سه‌نفره را ترک کرد و اشپیگل و مورفی به تلاش خود ادامه دادند. آن‌ها تجربه‌های بسیاری به دست آورده بودند و اکنون می‌توانستند اپلیکیشن خودشان را توسعه بدهند. حاصل تلاش آن‌ها در نهایت به اسنپ‌چت تبدیل شد. اپلیکیشنی که اکنون بسیار موفق است.

*قدم به دنیای شهرت

در ابتدا اسنپ‌چت در میان دانش‌آموزان مدرسه و دانشجویان کم‌سن، به شهرت دست پیدا کرد. قابلیت پیام‌هایی که خیلی زود ناپدید می‌شدند برای این رده سنی جذابیت داشت. در نتیجه از آن استقبال می‌کردند. به مرور، کاربران این اپلیکیشن بیشتر شدند. طولی نکشید که اسنپ‌چت با میلیون‌ها کاربر فعال در جهان به شهرت دست یافت. این اتفاق در فاصله‌ای کمتر از یک سال رخ داد. ایوان تلاش داشت این اپلیکیشن را در حال‌وهوایی نگه دارد که همچنان مورد پسند نسل جوان باشد و البته در این زمینه موفق هم شد.

در سال 2013، فیسبوک با مشاهده موفقیت اسنپ‌چت، درخواست کرد این شرکت را به قیمت 3 میلیارد دلار خریداری کند. با این حال، اشپیگل و همکارش دست رد به سینه فیسبوکی‌ها زدند و ادعا کردند که اسنپ‌چت قابلیت‌های بیشتری دارد که در آینده می‌توان از آن‌ها رونمایی کرد. این تصمیم جسورانه نشان داد که ایوان چقدر به کارش اعتماد دارد و همچنین نشان داد که علاقه زیادی به ریسک کردن برای دست یافتن به موفقیت در درازمدت دارد.

ایده‌های نوآورانه به مرور شکل گرفتند و ایوان و همکارش به مرور تصمیم گرفتند ویژگی‌های جذابِ جدیدی به اپلیکیشن خود اضافه کنند. برای مثال آن‌ها استوری و چت را هم به اسنپ‌چت اضافه کردند. حالا کاربران می‌توانستند به شکلی فعال‌تر و برای 24 ساعت، بخشی از لحظات زندگی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. چت هم به آن‌ها امکان ارتباط می‌داد. این اقدامات باعث شد که اسنپ‌چت با اقبال بیشتری همراه شود.

*برندسازی مجدد

در سال 2015، ایوان و همکارش تصمیم به برندسازی مجدد گرفتند. این اقدام نشان می‌داد که آن‌ها به دنبال اهداف بلندپروازانه‌ای هستند که فقط از مسیر برندسازی مهیا می‌شود. آن‌ها می‌خواستند اسنپ‌چت را به شرکتی تبدیل کنند که محصولات سخت‌افزاری روانه بازار می‌کند. سرانجام در سال 2017 تصمیم گرفتند برای عرضه اولیه شرکت اقدام کنند. این اقدام جسورانه به اسنپ‌چت اعتبار بخشید و باعث شد در مسیر موفقیت قدم‌های بیشتری بردارد.

به مرور سروکله رقبای اسنپ‌چت پیدا شد. اینستاگرام از طرف فیسبوک مشغول به کار شد و می‌خواست خودش را به عنوان غول شبکه‌های اجتماعی معرفی کند. اینستاگرام اکثر ویژگی‌های موجود در اسنپ‌چت را کپی کرده بود. با این حال ایوان اشپیگل روی نوآوری و بهبود تجربه مشتری تمرکز کرد. او همچنان ویژگی‌های جدید برای محصول خود معرفی کرد تا بتواند کاربرانش را در این شبکه حفظ کند. برای مثال او این ویژگی را به اسنپ‌چت اضافه کرد که کاربر بتواند موقعیت مکانی‌اش را با دیگران به اشتراک بگذارد.

چالش‌هایی که برای اسنپ‌چت به وجود آمد باعث شد طراحی خودش را به مرور تغییر دهد. اشپیگل بعداً متوجه شد که برخی از اقدامات در مسیر درستی نبوده و باعث شده در برخی جبهه‌ها، میدان را به رقبای خودش ببازد. با این حال همچنان تلاش داشت طلایه‌دار بازار شبکه‌های اجتماعی باشد.

*فصل جدید

در سال 2017، ایوان با میراندا کر، کارآفرین استرالیایی ازدواج کرد و سپس صاحب دو فرزند شد. او بارها در مصاحبه‌هایش به این نکته اشاره کرده که همسرش در موفقیت او اثری فوق‌العاده داشته است. او زندگی شخصیِ بسته‌ای دارد و عمدتاً تلاش می‌کند خودش را در معرض دید عموم قرار ندهد.

در حال حاضر ایوان اشپیگل را به عنوان فردی الهام‌بخش در عرصه شبکه‌های اجتماعی می‌شناسند. او نوآوری را در سطحی بالا وارد دنیای فناوری کرد و حاصل تلاش‌هایش انقلابی بزرگ در عرصه شبکه‌های اجتماعی بود. بخش زیادی از موفقیت‌هایش به این دلیل است که می‌توانست در مقاطع حساس، تصمیم‌های جسورانه بگیرد و تا حدود زیادی ریسک کند. این خطرپذیری، پلی شد تا به ثروت بیشتری دست پیدا کند. او توانست با ابزارهای ارتباطی جدیدی که به جهان معرفی کرد، شکل ارتباطات انسانی را تغییر دهد. حالا او در مسیر آینده‌ای روشن‌تر قدم برمی‌دارد، آینده‌ای که در آن، واقعیت مجازی در اولویت قرار دارد. داستان زندگی او، داستان تصمیم‌های هوشمندان و پشتکار است. او نشان داد که ثروت می‌تواند بستری برای موفقیت‌های بزرگ در جامعه فراهم آورد و به تولید ثروت بیشتر هم ختم شود.

منبع: آینده‌نگر

لینک کوتاه: https://news.tccim.ir/?78013

نظر خود را بنویسید

ارسال پیام