پل ساموئلسون نخستین اقتصاددان آمریکایی بود که جایزه نوبل گرفت

نخستین افتخار اقتصادی آمریکا

...

پل آنتونی ساموئلسون روز پانزدهم می 1915 در ایالت ایندیانا در آمریکا به دنیا آمد. او را به عنوان یکی از اثرگذارترین اقتصاددان‌های آمریکایی می‌شناسند که توانست در زمینه اقتصاد، نامش را در قله‌ها به ثبت برساند. توسعه بسیاری از نظریه‌های اقتصادی، به لطف این اقتصاددان صورت گرفته است. برخی می‌گویند یکی از کسانی که اقتصاد به معنای امروزی‌اش را شکل داده، همین چهره است.

«بازار سهام نُه مورد از پنج رکود اقتصادی را پیش‌بینی کرده است!» این جمله‌ای است که پل ساموئلسون، اقتصاددان آمریکایی سال‌ها پیش به شوخی مطرح کرد. منظور ساموئلسون این بود که بازار سهام همیشه با نوسانات بسیاری همراه است و در نتیجه نمی‌تواند به درستی درباره وقوع بحران و رکود اقتصادی، هشدار بدهد. اگر بخواهیم به هشدارهای حاصل از بازار سهام توجه کنیم، احتمالاً همیشه احساس می‌کنیم که قرار است رکود اقتصادی رخ دهد، اما در عمل بسیار بعید است چنین اتفاقی رخ دهد. پیش‌بینی اقتصاد واقعاً امر پیچیده‌ای است که نمی‌توان آن را به شاخص‌های موجود در بازار سهام محدود کرد. این همان مسئله‌ای است که ساموئلسون، نوبلیست آمریکایی سعی داشت روی آن تاکید کند. با این حال، تاکید روی این مسئله تنها دستاورد زندگی پل نبود. این اقتصاددان که برای نخستین بار برای آمریکایی‌ها افتخارآفرینی کرد و دومین نوبل اقتصاد تاریخ را به خانه برد، نظریات ارزشمندی دارد که دنیای اقتصاد برای همیشه مدیون آن خواهد بود.

*آغاز سفر در دنیای اقتصاد

پل آنتونی ساموئلسون روز پانزدهم می 1915 در ایالت ایندیانا در آمریکا به دنیا آمد. او را به عنوان یکی از اثرگذارترین اقتصاددان‌های آمریکایی می‌شناسند که توانست در زمینه اقتصاد، نامش را در قله‌ها به ثبت برساند. توسعه بسیاری از نظریه‌های اقتصادی، به لطف این اقتصاددان صورت گرفته است. برخی می‌گویند یکی از کسانی که اقتصاد به معنای امروزی‌اش را شکل داده، همین چهره است.

پدرش، فرانک ساموئلسون، داروساز بود و مانند بسیاری از چهره‌های سرشناس آمریکایی، از خانواده‌های یهودی بود که در زمان جنگ جهانی اول از لهستان به آمریکا مهاجرت کرده بودند. در آن زمان، شهر گاری مقصد نهایی این خانواده بود، شهری که به تازگی با فولاد و توسعه آشنا شده بود. با این حال، پل برای همیشه آن‌جا نماند. سال 1923 به همراه خانواده به شیکاگو رفت و پیشرفتش هم دقیقاً از همین شهر پرهیاهو آغاز شد. وقتی به سن جوانی رسید، برای ادامه تحصیل به دانشگاه شیکاگو راه پیدا کرد و توانست در سال 1935 مدرک لیسانس هنر خود را دریافت کند. با این حال، هشت صبح روز دوم ژانویه سال 1932 در کلاس و مقابل سایر دانشجویان گفته بود که یک اقتصاددان به دنیا آمده است و به این ترتیب سفر او در دنیای اقتصاد از همین‌جا آغاز شد.

*رشد در دوران رکود

در دهه 30 میلادی یعنی در فاصله سال‌های 1930 تا 1939، آمریکا با مشکلات بزرگ اقتصادی روبه‌رو شده بود، همان مشکلاتی که با عنوان «رکود بزرگ» شناخته می‌شود. در آن دوره، اقتصاد این کشور رو به افول گذاشته بود. چالش‌های اقتصادی باعث شد ساموئلسونِ جوان به فکر راهکارهایی برای بهبود شرایط اقتصادی در کشورش باشد. او می‌خواست بداند چه عواملی در اقتصاد دست به دست هم داده‌اند تا این کشور را به آن مرحله برسانند. وقتی اثرات رکود اقتصادی بر زندگی مردم را مشاهده می‌کرد، بیشتر انگیزه می‌گرفت تا این مشکلات و چالش‌های اقتصادی را حل کند و سعی می‌کرد به شکلی مصمم‌تر در این مسیر گام بردارد.

در دانشگاه شیکاگو این فرصت پیش روی پل قرار گرفت تا با اندیشه‌های روز علم اقتصاد آشنا شود و به این ترتیب نگاهش به اقتصاد، وسیع‌تر و گسترده‌تر شد. فرانک نایت و جیکوب وینر از جمله اصلی‌ترین چهره‌هایی بودند که او را با اندیشه‌های اقتصادی آشنا کردند. به این ترتیب علاقه‌مندی‌های او در عالم اقتصاد شکل گرفت.

مطالعات ساموئلسون در دانشگاه شیکاگو پس از کسب مدرک کارشناسی به پایان رسید و پس از آن برای دریافت مدرک دکتری به دانشگاه هاروارد رفت. سال 1941 توانست از این دانشگاه معتبر، مدرک دکتری خود را در اقتصاد دریافت کند. در آن زمان، به عنوان اقتصاددانی برجسته در کنار جوزف شومپیتر، یکی دیگر از اقتصاددان‌های سرشناس زمان خود در هاروارد مشغول به کار شد. فضای آکادمیکی که پیرامونش را احاطه کرده بود، باعث شد خودش را بیش از پیش در دنیای اقتصاد غرق کند و به این ترتیب انگیزه بیشتری به دست آورد تا بتواند پیشرفت کند. به مرور توانست وارد عمق نظریه‌های اقتصادی شود. رساله دکتری‌اش را به «مبانی اقتصاد تحلیلی» اختصاص داد و به این ترتیب مشخص شد که قصد دارد خودش را وقف تحلیل و پژوهش اقتصادی کند.

واقعیت این است که ساموئلسون صرفاً براساس یک انتخاب شخصی و فردی وارد دنیای اقتصاد نشد. شرایط اقتصادی آن زمان در آمریکا، او را به این سمت هدایت کرد و او برای اینکه راهکاری برای حل بحران در آن زمان پیدا کند، سر از دنیای اقتصاد درآورد. از آن‌جا که خودش هم فردی کنجکاو بود و اقتصاد را اصلی‌ترین چالش زمانش می‌دانست، دست از این حیطه نکشید و به پیشرفت و پژوهش در آن مسیر ادامه داد. به این ترتیب مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم دادند تا پل به یکی از معروف‌ترین و بانفوذترین اقتصاددان‌های قرن بیستم تبدیل شود.

*نویسنده 30 ساله!

یکی از معروف‌ترین آثار پل ساموئلسون، کتابی است با عنوان «علم اقتصاد: مقدمه‌ای بر تحلیل» که نخستین بار در سال 1948 منتشر شد و پس از آن مورد استفاده دانشجویان علم اقتصاد قرار گرفت. این کتاب، کاملاً جامع است و همه سرفصل‌ها و اصول اقتصادی را پوشش داده و به همین دلیل دانشجویان رشته اقتصاد می‌توانند برای تکمیل دانش اقتصادی خود از آن نهایت بهره را ببرند. داستان جالبی که در مورد این کتاب وجود دارد این است که ساموئلسون وقتی فقط 30 سال داشت و در ابتدای مسیر جوانی‌اش بود، این کتاب را نوشت. در واقع او فردی جوان بود که خیلی زودتر از تصور پیشرفت کرده بود.

کسانی‌که کتاب‌های ساموئلسون را خوانده‌اند می‌گویند این چهره اقتصادی، توانایی بسیاری در ایجاد رابطه قدرتمند با مخاطبانش دارد. در واقع، مخاطب کتاب‌های او، صرفاً افرادی اقتصادخوانده نیستند، بلکه هر کسی با کوچک‌ترین دانش اقتصادی، می‌تواند از این کتاب بهره ببرد و درس‌های تازه‌ای بیاموزد. این رویکرد ساموئلسون تا پایان عمرش ادامه داشت و همه کتاب‌هایش را به همین شکل به رشته تحریر درآورد. به همین دلیل، نسل‌ها بعد، هنوز می‌توانند به سادگی منظور او را از خلال کتاب‌هایش دریابند و درس بگیرند. هرچند قصه‌های زندگی او عجیب و غریب نیستند، اما توانمندی او در برقراری ارتباط از طریق متون کتاب‌هایش، همیشه عجیب و در عین‌حال تحسین‌برانگیز بوده است.

*مروری عمیق‌تر بر چند کتاب

اهالی اقتصاد به خوبی می‌دانند که پل ساموئلسون جزو پرکارترین نویسندگان در حوزه اقتصاد بوده و در طول فعالیت اقتصادی خود، کتاب‌های بسیاری به رشته تحریر درآورده است. در این بخش، چهار مورد از کتاب‌ها و آثار برجسته او را مرور کرده‌ایم که بیشتر در دنیای امروز شناخته می‌شود.

1. مبانی تحلیل اقتصادی (1947)

اگر به دنبال آشنایی با تحلیل‌های اقتصادی و همچنین شیوه‌های بهره‌گیری از ریاضیات در تحلیل‌های اقتصادی هستید، باید این کتاب را بخوانید. ساموئلسون ابزارهای ریاضیاتی را به خدمت نظریه اقتصادی درآورده و اقتصاد ریاضیاتی را پایه‌ریزی کرده است. به این ترتیب اگر به دنبال آشنایی با اقتصاد ریاضیاتی هستید و همچنین می‌خواهید با این نسل از اقتصاددان‌ها آشنا شوید، باید همین کتاب را بخوانید.

2. علم اقتصاد: مقدمه‌ای بر تحلیل (1948)

به محض اینکه ساموئلسون این کتابش را روانه بازار نشر کرد، استادهای دانشگاه از آن به عنوان کتابی استاندارد برای آموزش در کلاس‌های درس خود بهره گرفتند. هدف اصلی این کتاب، متقاعد کردنِ مخاطب در زمینه اقتصاد کینزی است. در واقع ساموئلسون تلاش دارد خواننده را به پذیرش اندیشه‌های کینزی وادار کند و این کار را به شکلی هنرمندانه انجام می‌دهد. نسل دانشجویان می‌توانند در سرتاسر جهان برای آشنایی با ایده‌های کینز از این کتاب نهایت استفاده را ببرند.

3. برنامه‌ریزی خطی و اقتصاد تحلیلی (1958)

این کتاب به کمک دو اقتصاددان دیگر نوشته شده و تلاشی است تا برنامه‌ریزی خطی برای دانشجویان معرفی شود. تمرکز این کتاب روی فنون ریاضیاتی برای افزایش بهره‌وری منابع در نظام‌های اقتصادی است. دانشجویانی که به دنبال آشنایی بیشتر با مفهوم برنامه‌ریزی خطی هستند و همچنین می‌خواهند در فرایند تصمیم‌گیری، از این تکنیک بهره بگیرند، می‌توانند از این کتاب استفاده کنند.

4. یک ریاضی‌دان روزنامه می‌خواند (1995)

ریاضی برای پل همه‌چیز بود. او در کتابی که اواخر عمر خود نوشته، از کاربرد ریاضیات در تحلیل مفاهیم اقتصادی گفته است. این اقتصاددان توضیح داده که برای تحلیل اطلاعات موجود در رسانه‌ها و اخبار روزنامه‌ها، چطور می‌توان از ریاضیات بهره گرفت و به بهترین تعبیر و تفسیر رسید. هدف اصلی کتاب این است که نگاهی انتقادی به خواننده ببخشد. به این ترتیب آن دسته از خوانندگانی که به دنبال آشنایی با استدلال ریاضیاتی هستند و می‌خواهند درک خود را از محتوای رسانه‌ها بالا ببرند، می‌توانند نگاهی به این کتاب بیندازند.

هرچند این‌ها همه آثار پل ساموئلسون نیستند اما می‌توان آن‌ها را اصلی‌ترین آثار این اقتصاددان دانست که در حال حاضر هم در برجسته‌ترین دانشگاه‌های اقتصادی تدریس می‌شوند.

*طلایه‌دار اقتصاد نئوکینزی

علاقه پل ساموئلسون به جان مینارد کینز بر هیچ‌کس پوشیده نیست. او تا جایی در پیشبرد اندیشه‌های کینزی پیش رفت که حتی می‌گویند خودش به پایه‌ریز «اقتصاد نئوکینزی» تبدیل شد. این اندیشه عملاً از اواسط قرن بیستم ظهور پیدا کرد و به نوعی در میانه نظریه‌های اقتصاد کینزی و نظریه‌های اقتصاد نئوکلاسیک قرار گرفته است. نخستین مسئله‌ای که پل ساموئلسون در زمینه اقتصاد نئوکینزی مطرح کرد، بحث عرضه و تقاضا بود. او در واقع به اهمیت نوسانات کوتاه‌مدت در زمینه تقاضا اشاره کرد و به این ترتیب نشان داد که سیاست‌های پولی تا چه اندازه می‌توانند اهمیت داشته باشند.

مسئله دیگری که پل ساموئلسون در زمینه اقتصاد نئوکینزی مطرح کرد، اقتصاد خرد بود. او در واقع به نوعی، پایه‌های اقتصاد خرد را بنا نهاد. این چهره توانست در دورانی که اقتصاد کلان حرف اول را می‌زد، پای اقتصاد خرد را هم به میان آورد. به این ترتیب شاهد ترویج برخی از نخستین نظریه‌ها و مدل‌های اقتصاد خرد در این دوره هستیم. او در کنار اقتصاددانی به نام جان هیکس، مدل آی‌اس-ال‌ام را طراحی کرد که چهارچوبی برای تعیین نرخ بهره به ما می‌دهد. در حال حاضر این مدل یکی از ابزارهای اساسی در زمینه تحلیل اقتصاد کلان به شمار می‌آید. در نهایت اینکه در اقتصاد نئوکینزی، سیاست‌های دولتی برای ثبات‌بخشی به اقتصاد مطرح شد که بسیار مورد بحث بود و پای سیاست‌های پولی و مالی را به میان می‌کشید. این مسئله در عین‌حال می‌تواند به تعدیل نوسانات در زمینه اشتغال هم کمک کند. به این ترتیب دینامیک اقتصاد نئوکینزی به لطف این چهره شکل گرفت.

*در خدمت کِندی

بسیاری از افرادی که سر از دنیای آکادمیک درمی‌آورند و در آن به چهره‌ای بزرگ تبدیل می‌شوند، دیگر به سمت دولت نمی‌روند. با این حال، پل ساموئلسون یکی از همان موارد استثنایی بود که تلاش می‌کرد از طریق حضور در کنار افراد دولتی، به بهبود وضعیت مردم کمک کند. جالب اینجاست که در این زمینه به موفقیت‌های بسیاری هم دست پیدا کرد. او مدتی به عنوان مشاور اقتصادی جان اف کندی، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا مشغول به کار بود. تخصص او باعث شد توصیه‌های ارزشمندی برای ریاست‌جمهوری داشته باشد و در نتیجه آمریکا را از بسیاری از چالش‌های اقتصادی نجات دهد.

سال 1961 بود که پل ساموئلسون به شورای مشاوران اقتصادی راه پیدا کرد و به این ترتیب توانست توانمندی‌های اقتصادی‌اش را به خدمت دولت درآورد. نگرش کینزی او باعث شد در آن دوره، ثبات‌بخشی به اقتصاد هم از همین منظر صورت بگیرد که اتفاقاً موفقیت‌آمیز بود و اقتصاد آمریکا را در مسیر پیشرفت قرار داد. تخصص او در زمینه اقتصاد کلان و سیاست‌گذاری مالی باعث شد تصمیم‌های جدی در زمینه سیاست‌های بودجه‌ای در نظر گرفته شود که در نهایت به رونق اقتصادی و رشد در آمریکا ختم شد.

*نوبل برای توسعه اقتصاد

سال 1970 سالی بود که برای دومین بار نوبل اقتصاد به اقتصاددان‌ها تعلق می‌گرفت. در این سال برای نخستین بار یک آمریکایی یعنی پل ساموئلسون موفق به دریافت این جایزه پرافتخار شد. آکادمی اعلام کرد سهم و نقشی که پل در توسعه نظریه‌های مدرن اقتصادی داشته باعث شده شایسته دریافت این جایزه شود. آثار این اقتصاددان از جنبه‌های مختلف به علم اقتصاد کمک کرده و بابت همین قضیه، نوبل دریافت کرده است. عمدتاً این پنج مورد را از اصلی‌ترین دلایل دریافت جایزه نوبل اقتصاد این چهره می‌دانند:

1. شکل‌دهی ریاضیاتی: پل ساموئلسون یکی از مهم‌ترین چهره‌هایی بود که در زمینه بهره‌گیری از روش‌های ریاضیاتی در تحلیل‌های اقتصادی، ایفای نقش کرد. برخی می‌گویند نقش او در این زمینه، حیاتی بوده است. کتاب او با عنوان «مبانی اقتصاد تحلیلی» که نخستین بار در سال 1947 منتشر شد، به نظریه‌های اقتصادی سروشکلی تازه بخشید و آن‌ها را به نوعی نظام‌مند کرد.

2. نفوذ در عرصه چاپی: کتاب چاپی او با عنوان «علم اقتصاد: مقدمه‌ای بر تحلیل» نخستین بار در سال 1948 روانه بازار نشر شد و خیلی زود به عنوان یکی از استانداردترین کتاب‌ها برای آموزش، مورد استفاده استادهای اقتصاد در کلاس‌های درسشان قرار گرفت. کتاب به شکلی شفاف و روشن همه مبانی را مطرح می‌کند و کاملاً تحت تاثیر اقتصاد کینزی است. به این ترتیب اصول اقتصادی با این کتاب شکل گرفت.

3. اقتصاد کینزی: ساموئلسون یکی از معدود چهره‌هایی است که نقش پررنگی در محبوب‌سازی و توسعه اقتصاد کینزی ایفا کرد. در این شکل از اقتصاد، تمرکز روی نقش مداخلات دولت در ثبات‌بخشی به اقتصاد قرار گرفته است. سهم او در این زمینه بسیار پررنگ است و در زمان رکود بزرگ اقتصادی، اهمیتی ویژه داشت.

4. کالاهای عمومی: پژوهش‌های ساموئلسون از جمله مقاله‌اش در سال 1954 در رابطه با چالش‌های مرتبط با کالاهای عمومی و مصرف جمعی بسیار مهم و موثر بوده است. همین آثار او به بهبود درک مداخله دولت و سیاست‌گذاری‌های عمومی کمک شایانی کرد.

5. نظریه تجارت بین‌الملل: اقتصاد بین‌الملل هم تا حدود زیادی از مدل‌هایی که او در این زمینه ارائه کرده، بهره گرفته و در این زمینه توسعه یافته است. پل کمک کرد رابطه میان الگوهای تجاری را درک کنیم و بتوانیم با در نظر گرفتن عوامل مختلف در کشورهای متفاوت از آن بهره بگیریم.

به این ترتیب همه این موارد دست به دست هم دادند تا پل ساموئلسون به اقتصاددانی تبدیل شود که شایسته دریافت جایزه نوبل اقتصاد است و در نهایت هم این جایزه را دریافت کرد.

*سال‌های پایانی

کسانی‌که پل ساموئلسون را می‌شناسند، می‌گویند او تا آخرین لحظه عمرش در مسیر پیشرفت بود و دست از یاد گرفتن برنمی‌داشت. او جزو کسانی است که در دانشگاه ام‌آی‌تی درس می‌داد و نقش پررنگی در مطرح شدن این دانشگاه داشت. این چهره اقتصادی، تا آخرین روز عمرش سرگرم نوشتن بود و مدام پژوهش‌هایش را در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌داد تا از آن نهایت بهره را ببرند. علاوه بر آن، گاهی به دعوت‌ها پاسخ مثبت می‌داد و در مقابل مردم هم سخنرانی می‌کرد. در نهایت او در روز سیزدهم دسامبر 2009 در 94 سالگی از دنیا رفت. هرچند سن بالایی داشت، اما تا آخرین لحظه عمرش از توانایی ذهنی بسیار بالایی برخوردار بود و همچنان در حال پیشرفت و یادگیری بود.

منبع: آینده‌نگر

لینک کوتاه: https://news.tccim.ir/?77552

نظر خود را بنویسید

ارسال پیام