مالپس در سال 2007، پیش از سقوط بازار مسکن آمریکا در وال استریت جورنال چنین نوشت: «بازارهای مسکن و بدهی بخش بزرگی از اقتصاد آمریکا و مسئله اشتغالزایی را شکل نمیدهند. اصلاحات صورتگرفته در این بازارها به احتمال زیاد طول عمر گسترش اقتصادی آمریکا را افزایش خواهد داد.»
آینده نگر
دیوید رابرت مالپسر، تحلیلگر اقتصادی آمریکایی است که از سال 2019 تاکنون ریاست گروه بانک جهانی و به تبع آن ریاست بانک جهانی را بر عهده دارد. مالپس پیش از این معاونت امور بینالمللی وزارت خزانهداری آمریکا را در دوران دونالد ترامپ بر عهده داشت. البته نزدیکی مالپس با دولتهای جمهوریخواه آمریکا محدود به ترامپ نیست و به دوران ریگان و بوش پدر برمیگردد.
مالپس در انتخابات ریاست جمهوری آمریکای 2016 به عنوان مشاور اقتصادی ترامپ در تیم انتخاباتی او حضور داشت و به همین دلیل پس از پیروزی ترامپ در انتخابات به وزارت خزانهداری راه پیدا کرد. در کارنامه مالپس فعالیت بانک سرمایهگذاری بِر استرنز به مدت 6 سال به عنوان اقتصاددان ارشد هم وجود دارد. البته این بخش از کارنامه او وجهه قابل قبولی برای مالپس ایجاد نمیکند، زیرا در امتداد دوره او در بِر استرنز، این بنگاه سرمایهگذاری فروپاشید.
کارنامه منفی
مالپس که در سال 1956 در میشیگان آمریکا به دنیا آمد، کارشناسی خود را در رشته فیزیک از کالج کلرادو دریافت کرد. پس از آن به دانشگاه دنور رفت تا در رشته اِمبیاِی تحصیلات خود را ادامه دهد و در نهایت در دانشگاه جرج تاون از رشته اقتصاد بینالملل فارغالتحصیل شد. مالپس پس از فعالیت در دولتهای ریگان و بوش پدر به بِر استرنز رفت و در نهایت فعالیتهای او در سال 2008 این بانک سرمایهگذاری ورشکست شد. بِر استرنز در اوج بحران مالی به جیپی مورگان فروخته شد آن هم به قیمتی بسیار پایین: 6 درصد ارزشی که 12 ماه پیش از فروش داشت.
در ادامه به بعضی نقاط نسبتاً تاریک کارنامه مالپس میرسیم، پیش از آن باید بخشی از پیشبینیهای اقتصادی او را بررسی کنیم. مالپس در سال 2007، پیش از سقوط بازار مسکن آمریکا در وال استریت جورنال چنین نوشت: «بازارهای مسکن و بدهی بخش بزرگی از اقتصاد آمریکا و مسئله اشتغالزایی را شکل نمیدهند. اصلاحات صورت گرفته در این بازارها به احتمال زیاد طول عمر گسترش اقتصادی آمریکا را افزایش خواهد داد.» جدای از این پیشبینی به شدت غلط، مالپس در سال 2011 موافق افزایش نرخ بهره بود در حالیکه بسیاری از اقتصاددانان بهشدت مخالف این مسئله بودند.
مالپس بیش از اینکه به اقتصاد گره خورده باشد، به مسائل سیاسی و حزبی گره خوردهاست. بروس بارتلت، تاریخدان آمریکایی، با اشاره به پیشبینی اشتباه مالپس از رشد اقتصادی در سال 2008 و پیشبینی مجدداً اشتباه او از رکود اقتصادی در سال 2012، آنها را مصادیق بسیار مناسبی از جانبداری حزبی در پیشبینی سیاسی میداند. مالپس با داشتن چنین کارنامهای و قرار گرفتن در کابینه ترامپی که نهادها و همکاریهای بینالمللی را قبول نداشت، در سال 2019 از سوی رییس جمهوری آمریکا به عنوان کاندیدای ریاست بانک جهانی معرفی شد. این مسئله تعجب افراد زیادی را در پی داشت و در همان زمان نشریه تایم وجوه مختلف آن را از جهتی انتقادی بررسی کرد که در ادامه خلاصهای از مطلب تایم را با هم میخوانیم.
*شک معقول
به نظر نشریه تایم، مهمترین مسئله در زمان کاندیدایی مالپس برای ریاست بانک جهانی این بود که خود مالپس به شدت از این نهاد انتقاد میکرد. این مسئله باعث میشد افراد زیادی نگران سرنوشت نهادی باشند که قرار بود چندجانبهگرا باشد اما در اختیار کسی قرار گرفتهبود که چندجانبهگرایی را قبول ندارد.
هدف از تاسیس بانک جهانی در سال 1944، رهبری جهان در جهت مبارزه با فقر مطلق بود. اساساً در همین راستا، این نهاد طی چندین دهه با دادن وام به کشورهای کمدرآمد با نرخ بهره پایین، به آنها در جهت تامین مالی پروژههای خود کمک کردهاست. بانک جهانی در سالی که مالپس قرار بود به ریاست آن برسد، بیش از 10 میلیارد دلار را به فقیرترین کشورهای جهان ارائه کرد و دقیقاً در زمانی که داشت این وظیفه را انجام میداد از سوی افرادی چون مالپس بابت انجام همین کارها مورد انتقاد قرار میگرفت.
از سوی دیگر طی توافقی نانوشته، این سنت در نهادهای بینالمللی اقتصادی جاافتاده بود که رییس بانک جهانی را آمریکا انتخاب کند و برگزیدن رییس صندوق بینالمللی پول از سوی اروپاییها صورت بگیرد. همین سنت هم طی سالهای اخیر با ظهور چهرههایی که بیشتر مورد حمایت کشورهای در حال توسعه بودند در حال تغییر بود، اما انتخاب شدن مالپس این مسئله را هم اندکی به قبل برگرداند.
جدای از این شواهد، مسئله چین هم وجود دارد که با راهاندازی بانک سرمایهگذاری زیرساختی آسیا، قصد مقابله مستقیم با بانک جهانی و صندوق بینالمللی پولی را دارد که ارتباطی مستقیم با واشنگتن دارد. چین طی سالهای اخیر از طریق دیپلماسی مالی توانستهاست متحدان خوبی برای خود پیدا کند و حضور فردی مانند مالپس با کارنامهای نه چندان خوب، زمینهساز تضعیف نهادهای غربی خواهد بود. حالا آمریکا بیش از پیش مدیون اروپایی است که یک فرد آمریکایی با سابقهای عجیب را پذیرفتهاست. البته نباید فراموش کرد که به احتمال زیاد مالپس آخرین رییس آمریکایی بانک جهانی خواهد بود و این نهاد شاید پس از او از سیطره کامل ایالات متحده خارج شود.
گرچه نشریات مختلف آمریکایی مانند تایم هم با نگاهی حزبی و ایدئولوژیک به نقد مالپس دست میزنند، اما نگاه و عقاید او به خود بانک جهانی هم دستمایه خوبی برای نگرانیها و انتقادات است. جاستین سندفر از مرکز توسعه جهانی، درباره مالپس چنین میگوید: «بیزاری مالپس از ماموریت بانک جهانی مبنی بر مبارزه با فقر جهانی، مشابه بیزاری جان بولتن از سازمان ملل متحد است.» به طور کل دوره ترامپ سرشار از انتقادات او و هیئت دولتش به تمام نهادها و توافقهای بینالمللی است و اینکه افرادی از این کابینه به ریاست نهادهایی برسند که تا چند وقت قبل از آنها انتقاد میکردند، عجیب، شکبرانگیز و ناخوشایند است. رابرت زولیک، رییس پیشین بانک جهانی در یادداشتی که برای فایننشال تایمز نوشت، روی این مسئله تاکید کرد که بازارهای نوظهور در حال حاضر اهمیت بسیار زیادی برای اقتصاد جهانی دارند و کسی که بر مسند ریاست بانک جهانی تکیه میزند، باید توجهی ویژه به همکاری جهانی اقتصادی داشته باشد.
نیمه پر لیوان
البته نباید بیش از حد سویه تاریک مالپس را برجسته کرد و منفینگری را در مسئله تحلیل راه داد. شواهد زیادی از همان روز اول انتخاب مالپس وجود داشت که او بیش از هرچیزی به احتمال زیاد به دنبال نوسازی و اصلاح نهادی خواهد بود که تا گردن در بروکراسی دستوپاگیر فرو رفتهاست. حتی خود او هم در کنار دولت ترامپ اینطور نشان میداد که سه هدف اصلی در ارتباط با نهادهای بینالمللی اقتصادی دارد.
اولین هدف، تشویق بازارهای نوظهور به سمتی است که در آن تکیه بیشتری بر تامین مالی مبتنی بر بازارهای بینالمللی وجود دارد تا امید بستن به تامین مالی پایینتر از نرخ بازاری که از سوی بانک جهانی ارائه میشود. دومین مسئله وام دادن برای پروژههایی است که به لحا مالی پایداری بیشتری دارند. سومین هدف هم این تیم هم افزایش شفافیت بدهی از طرف کشورهای دریافتکننده وام است. این مسئله به آمریکاییهایی که در کانون بانک جهانی قرار دارند این امکان را میدهد که دیپلماسی مالی چین را بهتر رصد کنند. مالپس هم به صورت کلی در همین خطوط حرکت کردهاست و واقعیت این نیست که او بخواهد کل این نهاد بینالمللی را به نابودی بکشاند.
البته مالپس هم طی دو سال اخیر سیاستمداری عملگرا بودهاست. با تغییر لحن واشنگتن در دولت بایدن درباره مسائلی مانند تغییرات اقلیمی، مالپس هم لحن قبلی خود را که مربوط به دوره دونالد ترامپ بود، پس گرفت. بانک جهانیِ مالپس در سال 2021 برنامهای 5 ساله برای مقابله با تغییرات اقلیمی مدون کرد که بودجهای 100 میلیارد دلاری دارد. در مورد بحران همهگیری کووید-19 هم مالپس به یاری کشورهای در حال توسعه شتافت و این مسئله تحسین زیادی برای او بههمراه داشت.
موفقیت غیراقتصادی
دیوید مالپس شاید در زمینه مشاوره اقتصادی کارنامهای پرفراز و نشیب داشته باشد، اما در زندگی شخصی و دانشهای دیگر بسیار موفق بودهاست. همسر او اَدل اوبرمایر، دختر هرمان اوبرمایر، نویسنده و سیاستمدار مشهور آمریکایی است. ادل در سال 2015 به عنوان رییس حزب جمهوریخواه در منهتن نیویورک انتخاب شد و تا زمان ورود مالپس به کابینه ترامپ در این موقعیت قرار داشت. او در حال حاضر مدیر بنیاد خبری دیلی کالر است. مسئله دیگری که در زندگی مالپس توجه را جلب میکند، تسلط او به زبانهای اسپانیایی، روس یو فرانسوی است. دلیل این مسئله هم این است که او طی دوران تحصیل اقتصادی خود در دانشگاه به شکلی حرفهای و منظم، این زبانها را هم فراگرفته است.
نظر خود را بنویسید