ولادیمیر پوتین، پیچیده‌ترین سیاستمدار روسیه معاصر

میراث‌دارِ روسیه بدون شوروی

...

پوتین دولتی ورشکسته را از بوریس یلتسین تحویل گرفت و در دوره اول ریاست جمهوری خود توانست به طور متوسط سالانه اقتصاد روسیه را با رشدی 7 درصدی مواجه کند. این رشد از یک سو ناشی از افزایش شدید قیمت نفت و گاز در این دوره است، اما نباید فراموش کرد تاثیرات اصلاحات اقتصادی پوتین هم کمک بسیار زیادی به این رشد کرد.

آینده نگر

سیاستمداری که همواره طی دو دهه اخیر نام و چهره خود را در رتبه‌های بالا حفظ کرده‌است. رتبه بالا در چه زمینه‌ای؟ در زمینه قابل توجه بودن. از به میراث بردن کشوری ورشکسته و بازسازی آن، تا راه‌اندازی شکلی از کیش شخصیت که در دنیای پیشرفته امروز کمتر محتمل به نظر می‌رسید، تا امروز و مسئله تلخ جنگ. قطعا تا همین‌جا نام این سیاستمدار برای شما هم روشن شده‌است: ولادیمیر پوتین.

پوتین یک دوره از سال 1999 تا 2000 و بار دیگر از 2008 تا 2012 نخست وزیری روسیه را بر عهده داشت و در باقی سال‌ها، از 1999 تاکنون به کرسی ریاست جمهوری روسیه تکیه زده‌است. البته پیش از فروپاشی شوروی هم پوتین به مدت 16 سال مشغول به کار در سازمان کاگ‌ب بود. با فروپاشی شوروی و انحلال کاگ‌ب در سال 1991، پوتین وارد عرصه سیاسی شد.

دوران ریاست جمهوری پوتین را می‌توان از جهت‌های مختلف بررسی کرد، زیرا موضوع جذاب در هر زمینه‌ای به راحتی پیدا می‌شود. با این‌حال، این گزارش تنها بر بخشی از عملکرد اقتصادی دولت او متمرکز خواهد بود. به طور کل برای جذابیت این موضوع کافی‌ است بدانید پوتین دولتی ورشکسته را از بوریس یلتسین تحویل گرفت و در دوره اول ریاست جمهوری خود توانست به طور متوسط سالانه اقتصاد روسیه را با رشدی 7 درصدی مواجه کند. این رشد از یک سو ناشی از افزایش شدید قیمت نفت و گاز در این دوره است، اما نباید فراموش کرد تاثیرات اصلاحات اقتصادی پوتین هم کمک بسیار زیادی به این رشد کرد. در ادامه بیشتر با سیاست‌گذاری‌ها و اصلاحات اقتصادی پوتین آشنا می‌شویم.

 

*سیاست‌های اقتصادی روسیه

سرگی گوریف، اقتصاددان مشهور روس، برای تحلیل سیاست‌های اقتصادی پوتین، ابتدا کل دوران پوتین را به لحاظ اقتصادی به چهار دوره تقسیم می‌کند. دوره اول از سال 1999 تا 2003، دوره دوم از سال 2004 تا نیمه اول 2008، دوره سوم از نیمه دوم 2008 تا 2013 و دوره چهارم که با جنگ‌های روسیه و اوکراین آغاز می‌شود و تا همین امروز هم ادامه پیدا می‌کند. اگر بخواهیم این چهار دوره را با یک صفت شاخص‌نما توصیف کنیم، باید دوره اول را دوره اصلاحات اقتصادی، و به ترتیب دوره‌های دوم تا چهارم را دوره‌های دولت‌گرایی، بحران و عبور از آن و دوره انزوا و رکود، بنامیم.

البته محقق شدن سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی پوتین همواره با موفقیت روبه‌رو نبوده‌است. برای مثال پوتینِ جوان در سال 2000 برنامه‌ای را با عنوان «برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی فدراسیون روسیه برای دوره زمانی 2000 تا 2010» راه‌اندازی کرد، اما در سال 2008 زمانی که تنها 30 درصد از این برنامه کامل شده‌بود، آن را به کناری گذاشت. با این‌حال دستاوردهای اقتصادی دولت روسیه به ویژه در دو بازه زمانی ابتدایی پوتین عمدتا مثبت بوده‌است.

یکی از مهم‌ترین مسائل تاثیرگذار بر موفقیت‌های اقتصادی پوتین، رشد بسیار شدید قیمت کالاها، از جمله نفت در دهه ابتدایی قرن بیست‌ویکم بود. این مسئله باعث شد طی دوره 2000 تا 2016، درآمد دولت پوتین رشدی 4.5 برابری را تجربه کند. طی هشت سال ابتدایی حکومت پوتین، صنعت روسیه به شدت رشد کرد. جدای از آن حجم تولید، ساخت‌وساز، درآمدهای واقعی، میزان اعتبار و به طور کل، حجم طبقه متوسط هم رشد قابل توجهی کرد. در آن دوره صندوقی از درآمدهای نفتی روسیه تشکیل شد که توانست تا سال 2005 تمام دیون باقی مانده از دوران شوروی را پرداخت کند. در نهایت روسیه توانست در سال 2012 به سازمان تجارت جهانی ملحق شود.

البته نباید فراموش کرد سیاست‌ خارجه یک دولت هم تاثیر فراوانی بر اقتصاد این کشور دارد و این مسئله در مورد کشورهایی که جم زیادی از درآمدهای نفتی و گازی دارند، پررنگ‌تر هم می‌شود. برای مثال پوتین در سال 2014 قراردادی با چین امضا کرد که طبق آن روسیه سالانه 38 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به چین می‌فروشد. برای این انتقال عظیم گاز بین چین و روسیه پروژه‌ای به نام «قدرت سیبری» در سال 2019 آغاز شد که بر اساس نظر خود پوتین «بزرگ‌ترین پروژه ساخت و ساز در جهان» است. این پروژه به طور کل هزینه‌ای 400 میلیارد دلاری برای چین خواهد داشت و 30 سال ادامه پیدا می‌کند.

البته این روابط خارجی همواره به سود روسیه نبوده‌اند. برای مثال از سال 2014 به این سو، به دلیل افت شدید قیمت نفت و تحریم‌های بین‌المللی علیه روسیه، بحرانی مالی در روسیه ایجاد شد که به مرور زمان ارزش روبل را به شدت پایین آورد. همین مسائل در کنار هم باعث شد اعتماد سرمایه‌گذاران به وضعیت اقتصادی روسیه از بین برود و با شکلی از فرار سرمایه در این کشور روبه‌رو باشیم، گرچه افراد زیادی مخصوصا در بدنه دولت پوتین، ادعا می‌کنند تحریم‌ها تاثیر خاصی بر اقتصاد روسیه نگذاشته‌اند.

پوتین همواره هدف خود را تبدیل کردن روسیه به یکی از پنج قدرت اقتصادی جهان عنوان کرده‌ و در این زمینه معایب زیادی را هم در وضعیت اقتصادی کشور خود معرفی کرده‌است. یکی از مهم‌ترین معایب از دید پوتین بهره‌وری پایین نیروی کار در روسیه است. این مسئله را زمانی بهتر درک خواهیم کرد که بدانیم پوتین علی‏رغم انتقادهای بی‌پایانی که نسبت به ایالات متحده آمریکا دارد، روحیه سختکوشی مردم این کشور و وجود زمینه لازم برای خلاقیت و زنده کردن پتانسیل‌ها را، ستوده است.

 

*سیاست‌های حوزه انرژی

دولت روسیه سندی با عنوان استراتژی انرژی در سال 2000 به تصویب رساند که سیاست‌های انرژی این کشور در آن گنجانده شده‌است. در این برنامه روی چند موضوع تاکید ویژه‌ای شده‌است که از بین آن‌ها می‌توان به افزایش کارایی انرژی، کاهش تاثیر زیست‌محیطی این حوزه، توسعه پایدار، توسعه انرژی و توسعه فناوری اشاره کرد که در کنار آن باید به افزایش سطح رقابت‌پذیری اشاره کرد.

روسیه یکی از ابرقدرت‌های جهان در عرصه انرژی و از حیث صادرات خالص انرژی بزرگ‌ترین کشور جهان به حساب می‌آید. دست کم طی اتفاقاتی که اخیرا پیرامون جنگ روسیه و اوکراین رخ داده‌است، امروز تمام مردم دنیا به اهمیت این موضوع وقوف پیدا کرده‌اند که روسیه یکی از بزرگ‌ترین تامین‌کنندگان انرژی برای اتحادیه اروپا است. روسیه یکی از امضاکنندگان پروتکل کیوتو است، با این‌حال تعداد زیادی از پژوهش‌گران بارها به این مسئله اشاره کرده‌اند که این کشور صادرات انرژی خود را به عنوان اهرمی مقابل کشورهای دیگر استفاده می‌کند.

برای درک این مسئله که اقتصاد تحت مدیریت ولادیمیر پوتین چقدر تحت تاثیر بازار جهانی کالاها، به ویژه نفت و گاز، است، تنها کافی ا‌ست بدانیم در سال 2014 نفت و گاز سهمی 60 درصدی از کل صادرات روسیه و سهمی 30 درصدی از تولید ناخالص داخلی این کشور داشته‌است. از سوی دیگر به لحاظ قدرت منابع، روسیه 54 درصد از گاز طبیعی، 46 درصد از زغال سنگ، 14 درصد از اورانیوم و 13 درصد از کل ذخایر جهان را در خود جا داده‌است. همین اعداد و ارقام به سادگی ما را متوجه این مسئله می‌کنند که پوتین مدیریت بزرگ‌ترین صادرکننده انرژی جهان را بر عهده دارد.

مسئله دیگری که شایان توجه است، عدم عضویت روسیه در اوپک است. اوپک بارها از روسیه خواسته است که به عضویت این سازمان دربیاید اما در این زمینه هیچ موفقیتی حاصل نشده است. البته در سال 2008 که قیمت نفت شروع به کاهش کرد، روسیه اعلام کرد که حاضر است در همکاری با کشورهای عضو اوپک، حجم تولید نفت را کاهش دهد. روسیه در سال 2013 یک‌ بار دیگر درخواست عربستان سعودی برای پیوستن به اوپک را رد کرد. البته پس از افت شدید قیمت نفت در سال 2014، روسیه اعلام کرد که خواهان بازی کردن نقش ناظر در اوپک است، تا بتواند ارتباط بهتر و سازنده‌تری با کشورهای عضو این سازمان داشته باشد. تخمین‌ها نشان می‌دهند که در صورت همکاری کامل روسیه و اوپک، قدرت این سازمان به میزان تقریبی یک‌سوم افزایش پیدا خواهد کرد.

البته زمانی که صحبت از این حجم قدرت خالص در بازارهایی حساس مانند انرژی می‌شود، اولین سوالی که برای هر کسی پیش می‌آید فساد است. این مسئله یکی از مهم‌ترین ابزارهای تهاجمی منتقدان غربی پوتین است. برای مثال بنابر تخمین اقتصاددان سوئدی، آندرس آسلوند، در سال 2008، تقریبا 50 درصد از سرمایه‌گذاری‌های ابرشرکت دولتیِ گازپروم، به دلیل وجود فعالیت‌های مبتنی بر فساد از بین رفته‌است. برای مثال بخشی از خطوط انتقال بلو استریم که متعلق به روسیه است به ازای هر کیلومتر ساخت هزینه‌ای سه برابر بخشی به بار آورد که تحت مالکیت ترکیه بود. به طور کل مسئله فساد و وجود الیگارشی قدرتمند در روسیه که عمدتا پیرامون صنعت انرژی حضور دارند، یکی از انتقادهایی است که پوتین تقریبا علاقه‌ای به بازکردن آن ندارد.

 

*نظم جهانی

این کتاب که در واقع متن یکی از سخنرانی‌های مشهور پوتین است، در عنوان فرعی خود چنین رویکردی را برای همه افشا می‌کند: «قوانین نوین، یا یک بازی بدون قانون». پوتین در این سخنرانی به دگرگونی‌های مهم تاریخ معاصر بشر اشاره می‌کند، از نظم سیاسی و اقتصادی جهان تا زندگی در عرصه عمومی، صنعت، اطلاعات و فناوری‌های اجتماعی. همان‌طور که می‌دانیم قواعدی در جهان وضع شده‌اند تا حتی‌الامکان جلوی کشمکش‌هایی در سطح جهان را بگیرند. پوتین در سخنرانی خود، با هدف گرفتن همین قواعد، از شنونده‌ها می‌خواهد درباره ماهیت اصلی آن‌ها سوال‌هایی اساسی از خود بپرسند. این کتاب که حجم نسبتا کمی هم دارد، به خوبی از زبان پوتین دنیا را به تصویر می‌کشد؛ آن‌گونه که او می‌بیند و آن‌گونه که در ذهن خود ترسیم می‌کند. از هست‌ها تا بایدها و نبایدها، با خواندن این کتاب بیش از هرچیز دیگری جهان‌بینی پوتین را درک می‌کنیم.

نظر خود را بنویسید

ارسال پیام