صنعت نشر در ایران بهشکل حرفهای از ابتدای قرن شمسی گذشته پا گرفت و بهتدریج رشد کرد تا جایی که به یک صنعت ریشهدار اما با گردش مالی کمحجم تبدیل شد. یکی از فعالان صنعت نشر مدتی پیش گفته بود که گردش مالی یک سال صنعت نشر در ایران بهاندازه گردش مالی یک روز بازار موبایل است. اما با این حال، صنعت نشر به راه خود ادامه میدهد و حالا با خارجشدن از دوران شیوع کرونا، دوباره تلاش میکند خود را احیا کند.
اکبر منوچهری/ آینده نگر
طبق نتایج آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار در مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۹ که آخرین سال آمارگیری بوده است، ۴۵.۵ درصد از جمعیت ۱۵ ساله و بیشترِ باسواد کشور گفتهاند که در یک سال منتهی به گردآوری آمار مطالعه کتاب غیردرسی نداشتهاند. این میزان افرادی که کتاب غیردرسی مطالعه نمیکنند نسبت به سال ۱۳۹۶ افزایش هم داشته است. در سال ۱۳۹۶ سهم این افراد ۴۱.۸ درصد بوده است. در هر حال، وقتی میخواهیم اندازه بازار کتاب در ایران را مشخص کنیم، از همان ابتدا باید تقریباً نیمی از جمعیت کشور را که بالقوه میتوانند کتابخوان باشند کنار بگذاریم. در سال ۱۳۹۹، افراد ۱۵ ساله و بیشترِ باسواد در ایران بهطور میانگین در ماه ۶ ساعت و ۳۲ دقیقه مطالعه غیردرسی داشتهاند. این رقم نیز در حدود یک ساعت و ۱۰ دقیقه نسبت به مطالعه ماهانه ۷ ساعت و ۴۱ دقیقهای سال ۱۳۹۶ کاهش داشته است.
طبق آمار خانه کتاب که متولی جمعآوری و ارائه آمار نشر در ایران است، در سال ۱۴۰۰ در مجموع حدود ۱۱۱ میلیون نسخه کتاب منتشر شده است. آمار خانه کتاب ماهانه است و برای رسیدن به آمار کتاب در سال گذشته، خبرنگار آیندهنگر این آمار را جمع زده است و دوباره میانگین گرفته است. میانگین قیمت کتاب در ابتدای سال ۱۴۰۰ در حدود ۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان بوده است اما در انتهای سال به ۷۴ هزار و ۸۰۰ تومان رسیده است. میانگین شمارگان کتاب هم بین ۱۰۵۰ تا ۱۱۲۰ نسخه بوده است. با این حال، مشاهدات میدانی خبرنگار آیندهنگر نشان میدهد که شمارگان کتاب در بازار نشر ایران برای هر نوبت چاپ در حدود ۳۰۰ نسخه است. این شمارگان نسبت به جمعیت باسواد ایران بسیار پایین است و بهطور متناوب اهالی نشر و کتاب ایران از چنین شمارگانی ابزار تأسف و ناخرسندی میکنند اما واقعیتهای بازار نشر باعث میشود که در همین حدود بماند.
اگر بخواهیم اندازه بازار کتابهای منتشرشده در سال ۱۴۰۰ را محاسبه کنیم، شاید بتوانیم این کار را با ضرب شمارگان کل کتابها در میانگین قیمت کتابها بهدست آوریم. البته این محاسبه تقریبی است اما میتواند چشماندازی از بازار نشر در سال را به ما نشان بدهد. البته باید توجه داشت که این میانگین بر اساس خوداظهاری ناشران است و آمار چندان دقیقی برای محاسبه شمارگان کتاب وجود ندارد. عدد بهدستآمده در حدود هفت میلیارد و ۵۶۴ میلیون تومان است. البته این عدد فقط مربوط به کتابهای تولیدی در سال ۱۴۰۰ است و کتابهای سالهای قبل را که در انبار مانده است باید به این عدد اضافه کرد. ایرنا گزارش کرده است که آذر ماه سال ۱۴۰۰ نیز مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران اعلام کرده بود گردش مالی در صنعت کتاب و نشر ایران حدود شش هزار میلیارد تومان است.
بر اساس آمارهای رسمی خانه کتاب در سال گذشته ۱۰۳ هزار و ۸۰۵ عنوان کتاب منتشر شده است که از این میان۷۵ هزار و ۷۰ نسخه تألیف و ۲۸ هزار و ۷۳۵ عنوان ترجمه بوده است. حدود ۲۰ درصد کل شمارگان کتابهای منتشرشده در سال گذشته در حوزه کتابهای آموزشی و کمکآموزشی بوده و حدود ۲۵ درصد کل کتابها در حوزه کتابهای کودک و نوجوان بوده است.
میتوان گفت که بخش اعظم بازار کتاب ایران در انحصار ناشران تهرانی است. ۷۱.۶ درصد کتابهای منتشرشده در ایران در تهران به چاپ میرسد. شرکتهای پخش سراسری کتاب در تهران مستقر هستند و تقریباً همه ناشران معتبر و بزرگ کشور در تهران فعالیت میکنند. انحصار تهران در بازار نشر شبیه به انحصار این شهر در بازار مطبوعات است. تقریباً همه مطبوعات و نشریات بزرگ ایران در تهران منتشر میشوند مگر استثناهایی مثل روزنامه «خراسان». به همین ترتیب، نشر ایران نیز از نوعی مرکزگرایی رنج میبرد.
تعداد زیاد ناشران
سال گذشته، خبرگزاری کتاب ایران در گفتوگو با علیاکبر اشعری که زمانی رئیس کتابخانه ملی بود، نوشت که در حدود ۲۰ هزار پروانه نشر در ایران صادر شده است. البته آماری که لابهلای سخنان مقامات مسئول منتشر شده است، کمی از این عدد کمتر است اما وضعیت را تغییر نمیدهد. تعداد زیاد ناشران در شرایطی که شمارگان کتابهای بخش خصوصی به حدود ۳۰۰ نسخه در هر نوبت چاپ رسیده است، از مشکلاتی که در نقد صنعت نشر ایران مدام به آن اشاره میشود تعداد زیاد ناشران در مقایسه با شمارگان و تعداد نسخههای منتشرشده کتاب است. کارشناسان میگویند که اگر تعداد ناشران حرفهای و معتبر کشور را در نظر بگیریم، شمار آنها به حدود ۳۰۰ انتشارات میرسد و سایر ناشران چندان حرفهای با مقوله صنعت نشر برخورد نمیکنند. در انتهای سال ۱۳۹۷، نیکنام حسینیپور، مدیرعامل وقت خانه کتاب اعلام کرد که ۱۴هزار و ۷۰۸ ناشر از ابتدای انقلاب تا آذر سال ۱۳۹۷ پروانه نشر دریافت کرده بودهاند اما این به منزله فعال بودن آنها نیست زیرا برخی از آنها اساساً هیچگاهاقدام به نشر کتاب نکردند و برخی دیگر نیز پس از مدتی فعالیت متوقف شدند. اما در بانک اطلاعات خانه کتاب در طول ۴۰ سال پس از انقلاب، تا سال ۱۳۹۷ بیش از ۱۰هزار و ناشر ثبت شده بودند که معیار اولیه برای شناسایی ناشر فعال بودن آن است. به این معنی که ناشر در یکسال حداقل یکعنوان کتاب اعم از چاپ اول یا مجدد منتشر کرده باشد. بهگفته مدیرعامل وقت مؤسسه خانهکتاب برای ابهامزدایی و دقیقتر شدن تعریف ناشران و تعیین تعداد آنها خانه کتاب تلاش کرده ناشران را براساس تعداد کتابهایی که در هر سال منتشر میکنند در چهار گروه دستهبندی کند. براین اساس، ناشران فعال حداقل یکعنوان کتاب منتشر کردند. ناشران کمکار کمتر از ۲۰ عنوان کتاب در سال منتشر کردند. ناشران پرکار بین ۲۰ تا ۵۰ عنوان کتاب در سال منتشر کردند و ناشران حرفهای تولید کتابهای سالانه آنها بیش از ۵۰ عنوان کتاب بوده است. بهگفته او، «هیچگاه تعداد ناشران حرفهای کشور سالانه به ۳۰۰ ناشر هم نرسیدهاست و بیشترین تعداد به ناشران کمکار تعلق دارد».
یارانههای دردسرساز
صنعت نشر ایران نیز مثل خیلی از فعالیتهای فرهنگی کشور از یارانههای پیدا و پنهانی استفاده میکند که عمدتاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از محل بودجه عمومی به آنها اختصاص میدهد. یارانه پیدا را میتوان در قالب کاغذهای ارزانقیمتی دید که دولت با ارز کمقیمت میخرد و به ناشران میدهد تا با آنها کتابی چاپ کنند که برای خواننده ارزانتر دربیاید. البته حالا که دولت برای مصارف خیلی واجبتر هم ارز کافی در اختیار ندارد، یارانههای کاغذ چندانی در اختیار همه ناشران قرار نمیگیرد اما در هر حال، میتوان هنوز ناشرانی را سراغ گرفت که با توجه به تعداد زیاد عناوینی که در سال منتشر میکنند، یارانه هم میگیرند.
اما یارانههایی نیز بهشکل پنهان به ناشران داده میشود که یکی از مهمترین آنها کمک به خرید کتابها برای نهاد کتابخانههای عمومی در سرتاسر کشور است. معاونت فرهنگی وزارت ارشاد شورایی دارد که فهرست کتابهایی که باید نهاد کتابخانهها از ناشران بخرد را تعیین میکند و برای حمایت از ناشران میتوان بهجای اینکه به آنها یارانه اختصاص داد، کتابهایشان را در فهرست خریدهای نهاد کتابخانهها وارد کرد. هیات انتخاب و خرید کتاب نزدیک به دو دهه است که فعالیت خود را با هدف کمک به ناشران از طریق پرداخت یارانه و نیز مجموعهسازی بخشی از کتابخانههای سراسر کشور شروع کرده است و در راستای همین هدف به توسعه کتابخوانی در حوزه فرهنگ عمومی از طریق انتخاب، خرید و اهدای کتابهااقدام میکند. چهار کارگروه تخصصی دین، علوم اجتماعی و انسانی و دانش عمومی، کودک و نوجوان و هنر و ادبیات تشکیل شده است که نسبت به ارزیابی کتابهای ارسالی از سوی ناشران در زمینه خرید عناوین و میزان شمارگان آنها تصمیم میگیرند.
گذشته از یارانهای که دولت به ناشران خصوصی میدهد، باید گفت بسیاری از ناشران بزرگ نیز به نهادهای دولتی یا عمومی وابستهاند و در واقع، بهطور غیرمستقیم از طریق دریافت بودجه دولتی یا درآمدهای عمومی، از پولی بهره میبرند که متعلق به همه مردم است. بسیاری از ناشران شکایت دارند که یارانهها عملاً رقابت در بازار نشر را ناعادلانه میکند و همچنین در برخی مواقع باعث فساد و رانت چشمگیری میشود که کل صنعت نشر را آلوده میسازد.
مشکل همیشگی کاغذ
کمبود کاغذ از سالهای دور یکی از بحرانهای بزرگ صنعت نشر ایران بوده است اما آخرین موج کمبود از سال ۱۳۹۶ شروع شد و در سال ۱۳۹۷ به اوج رسید. بازار چنان ملتهب شد که در روزهایی، حتی کاغذ برای مصرف روز هم بهزحمت در بازار گیر میآمد. بحران کاغذ از پاییز سال ۱۳۹۶ شروع شد اما در آن زمان، دولت یک محموله بزرگ کاغذ روزنامه وارد کرد و مشکل بهطور موقت حل شد. در تابستان ۱۳۹۷، دلار چنان گران شد و اقتصاد کشور را متلاطم کرد که بحران کاغذ در آن گم بود. قیمت کاغذ روزنامه تقریباً سه برابر شد. سرانجام دولت دخالت کرد، کارگروههایی تشکیل داد و اینطور به نظر میرسید در تلاش است که برای روزنامهها کاغذ تامین شود. ولی تا بازار به ثبات برسد و ارز برای این «کالای استراتژیک» که بخشی از وظیفه اطلاعرسانی به افکار عمومی را برعهده دارد تامین شود، هفتهها طول کشید و مطبوعات فشار زیادی را تحمل کردند. برخی از روزنامهها دیدند اصلا انتشارشان بصرفه نیستند و تعطیل شدند. صنعت نشر هم همین فشار را تحمل کرد. حدود ۳۰ درصد هزینههای مطبوعات و همچنین صنعت نشر کتاب مربوط به هزینه کاغذ است. در نهایت، برای ساماندهی این وضعیت کمیتهای در وزارت ارشاد تحت عنوان کمیته تخصیص، توزیع و نظارت بر کاغذ ایجاد شد تا به ناشران کاغذ تحویل دهد.
بهگفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کل مصرف کاغذ در کشور ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تن است و ۹۰ درصد کاغذ مصرفی در ایران نیز وارداتی است. با اینکه صنایع کاغذسازی در ایران سابقه زیادی دارند اما هیچگاه نتوانستهاند کاغذ تحریر مناسب برای بازار داخلی تهیه کنند، خاصه اینکه در سالهای اخیر کاغذ مصرفی بسیاری از ناشران برای تولید کتاب کاغذ بالکی سبک بوده است که تماماً خارجی است. ایران بهطورکلی در سال حدود یک میلیون و ۹۰۰ هزار تن انواع کاغذ و مقوا مصرف میکند. این اقلام از کاغذ روزنامه تا کاغذ تیشو (دستمال کاغذی) را شامل میشود. در تابستان ۱۳۹۷ در تمام این اقلام کمبود به وجود آمد و حتی در فروشگاهها برای خرید دستمال کاغذی هم صف بسته شد. از این میان، سالانه حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن واردات کاغذ و مقوا صورت میگیرد. سالانه حدود ۹۰۰ هزار تن کاغذ و مقوای بستهبندی در ایران به مصرف میرسد و ۳۸۰ هزار تن هم کاغذ چاپ و تحریر و همچنین کاغذ روزنامه مصرف میشود که برای سالهایی این رقم بالاتر یا پایینتر میرود.
گرفتاریهای توزیع
پخش کتاب یکی از حوزههای کلیدی زیرمجموعه صنعت نشر است. شرکتهای پخش هستند که میتوانند یک کتاب را موفق کنند یا به شکست بکشانند. اگر ناشری کتاب خیلی خوبی هم تولید کند، تا این کتاب درست پخش نشود و در دسترس مخاطب نباشد، نمیتواند کتاب را بفروشد. مشکل بزرگ شرکتهای توزیع کتاب این است که ساختار و روش کار آنها قدیمی است و همچنان بهشکل سنتی و با بازاریابان کتاب که فروشگاه به فروشگاه میروند، کار میکنند. البته در سالهای اخیر، توانستهاند از شبکههای رایانهای برای سفارش کتاب بهره بگیرند اما همچنان جای کار زیادی در این زمینه دارند.
توزیع کتاب در دوران همهگیری اینترنت و اپلیکیشنهای فروش الکترونیکی تحول زیادی پیدا کرد. درست است که هنوز کتابفروشیها مرجع خرید کتاب هستند و بسیاری از خوانندگان علاقه دارند که با حضور فیزیکی در فروشگاهها کتاب بخرند، اما روز به روز شاهد افزایش استقبال از کتابفروشیهای اینترنتی هستیم. در دو سال اخیر که کشور درگیر همهگیری ویروس کرونا بود نیز فروش کتاب چاپی با استفاده از فضاهای اینترنتی رونق روزافزونی یافت و دو نمایشگاه مجازی کتاب نیز بهجای نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد. نتایج فروش دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران که در بهمن ۱۴۰۰ برگزار شد و مقایسه آمار فروش این رویداد با نخستین دوره از آن در سال ۱۳۹۹، میتواند گواهی باشد بر رونق بیشتر فروش مجازی کتاب. در نمایشگاه دوم، فروش کتاب ۳۳ درصد از نظر مبلغ افزایش داشت و البته باید گفت از نظر تعداد نسخههای فروشرفته با ۲.۴ درصد کاهش مواجه بود که بیشتر ناشی از تورم قیمت کتاب در این دوره یکساله بوده است. در نمایشگاه مجازی سال ۱۴۰۰، در مجموع ۸۵.۲ میلیارد تومان کتاب به فروش رفت.
اکنون کتابفروشیهای اینترنتی مشهوری در کشور مشغول فعالیتند که در اغلب موارد بین ۱۰ تا ۲۰ درصد تخفیف برای کتابها در نظر میگیرند و با پیک یا پست کتابها را به مشتریان خود در سراسر کشور میرسانند. سایتهایی همچون «۳۰ بوک»، «بنو بوک»، «آدینه بوک» و «شهر کتاب آنلاین» از جمله مهمترین کتابفروشیهای اینترنتی ایران هستند. بسیاری از ناشران بزرگ کشور نیز در وبسایتهای خود با تخفیفهایی که برای مشتریان قایل میشوند، کتابها را مستقیماً به خوانندگان خود میفروشند. اتفاق دیگری که در سالهای اخیر افتاده است این است که برخی فروشگاههای اینترنتی کالا نیز وارد حوزه کتاب شدهاند و تلاش میکنند که سهمی از بازار کتاب را از آن خود کنند. برای مثال، فروشگاه اینترنتی «دیجیکالا» به یکی از فروشگاههای بزرگ کتاب تبدیل شده است که در سال ۱۳۹۹ کتاب «۱۹۸۴» جورج اورول یکی از ۱۰ کالای پرفروش دیجیکالا ــ و نه فقط کتاب ــ پرفروش این فروشگاه اینترنتی بوده است. این شرکت در سال ۱۳۹۹، سه میلیون و ۹۰۰ هزار نسخه کتاب فروخت.
قاچاق و کتابهای ۵۰درصد تخفیف
یکی از بزرگترین مشکلات صنعت نشر ایران قاچاق کتاب است. نشر ایران بهعلت مواجهه به پدیده ممیزی، همواره با محدودیت در انتشار آزادانه کتاب روبهرو بوده است و بهطور طبیعی بخشی از بازار کتاب ایران بهشکل زیرزمینی با انتشار کتابهای ممنوعه بهشکل افست جریان داشته است. اما در سالهای اخیر، یک نوع قاچاق دیگر وارد بازار غیرقانونی و زیرزمینی کتاب شده که مربوط به کتابهای روز است. بخشی از این کتابها بهشکل چاپ غیرقانونی کتاب در چاپخانههای نامشخص منتشر میشود و بخش زیادی از این کتابها توسط ناشران و بهشکلی شبهقانونی منتشر میشوند. در واقع، این کتابها کپیشده کتابهای ترجمهشده توسط ناشران معتبری است که توسط یک ویراستار کمی دستکاری شدهاند و تحت عنوان ترجمه جدید به بازار عرضه میشوند. این کتابها غالباً هزینه تولید و حقمؤلف ندارند و تنها هزینهای که برای ناشر دارند هزینه چاپ آنهاست. به همین دلیل است که میتوانند با تخفیفهایی در حد ۵۰ درصد که برای هیچ ناشری که مستقل و حرفهای باشد مقرونبهصرفه نیست، به بازار عرضه شود. در حال حاضر، کتابهای ۵۰ درصد تخفیف در خیابان انقلاب تهران یا در ایستگاههای مترو و فروشگاههای اینترنتی به فروش میرسد، عمدتاً از این دست کتابهای کپیشدهاند. بسیاری از ناشران حرفهای در بازار از این کتابها شاکیاند و مدعیاند که بازار آنها را به هم ریختهاند و از حاصل زحمت آنها سوءاستفاده میکنند اما چون این کتابها بهشکلی ظاهراً قانونی منتشر میشوند، نمیتوان بهراحتی با آنها برخورد کرد.
علاوه بر خسارت زدن به ناشران با استفاده از دسترنج آنها بهشکل ویرایشهای جدید چاپی، بسیاری از ناشران کتابهای الکترونیکی و صوتی از این شکایت دارند که فایلهای آنها به ثمن بخس در برخی از فروشگاههای اینترنتی به فروش میرسد. برای مثال، خبرگزاری تسنیم در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ گزارش داده بود که ۳۹۴عنوان کتاب صوتی و ۷۵ هزار و ۷۲۶ عنوان کتاب بهصورت فایل پیدیاف در غرفههایفروشگاه اینترنتی «با سلام» عرضه شده است. قیمتهایی که فایل این کتابها دارند، کاملاً نشان میدهند که فایلها غیرقانونی بهفروش میرسد. برای مثال، کتاب صوتی ۶۰ هزار تومان فقط هزار تومان در این وبسایت به فروش میرسد. از این گذشته، هیچ ناشری فایل پیدیاف خام خود را برای فروش به مخاطبان عرضه نمیکند چون میداند که بهراحتی این فایل کپی میشود.
رقابت با کتاب الکترونیک و صوتی
فناوری بهتدریج در حال یاریدادن به صنعت نشر ایران است. چاپ دیجیتال یکی از انواع چاپهای مبتنی بر فناوری است که کتابهای با تیراژ کم با این روش منتشر میشوند. اما علاوه بر فناوری در سختافزارها، باید گفت فروشگاههای اینترنتی هم توانستهاند به فروش نسخه چاپی کتابها کمک کنند و از وقتی که شرکت فیدیبو و بعدتر شرکت طاقچه وارد بازار کتاب ایران شدند، بخشی از بازار به کتابهای الکترونیکی که در این دو شرکت عرضه میشوند قرار گرفته است. استقبال از کتابهای دیجیتال از اواخر سال ۱۳۹۸ که ویروس کرونا در ایران شایع شد شدت گرفت.
مدیرعامل فیدیبو در سال ۱۳۹۶ با هفتهنامه «شنبه» مصاحبهای کرده بود و گفته بود که در بازار هزار میلیارد تومانی کتاب آن موقع، کتابهای الکترونیکی در حدود ۲ درصد بازار را در دارند. بنابراین در بازار ششهزار میلیارد تومانی امروز شاید بتوان اندازه این بخش از بازار کتاب را تخمین زد، افزون بر اینکه در طی این پنج سال بازار کتاب دیجیتالی بسیار بزرگ شده و شیوع ویروس کرونا هم به توسعه آن کمک کرده است. مدیران شرکتهای کتاب دیجیتالی امیدوارند که روزی برسد که سهم آنها از بازار نشر ایران به ۱۰ درصد برسد.
نوع دیگری از کتاب الکترونیکی که این روزها در ایران هوادار زیادی پیدا کرده است، کتاب صوتی است. کتابهای صوتی و همچنین پادکستهایی خلاصه کتابهای را برای شنوندگان خود تعریف میکنند از قالبهای جدیدی رسانهای هستند که در سطح جهانی نیز مخاطبان زیادی پیدا کردهاند و پیشبینی میشود که بازار آنها رو به رشد باشد. در تحقیقات خبرنگار آیندهنگر، ۱۲ انتشارات مشخص شدند که مجوز انتشار کتاب صوتی دارند. نشر «نوین کتاب گویا» و نشر «آوا نامه» و نشر «نوار» از جمله انتشاراتی هستند که میتوانند کتاب صوتی تولید کنند. برخی از شرکتهای تولید کتاب صوتی تلاش کردهاند با استفاده از گویندگان و راویان حرفهای، کتابهای صوتی باکیفیتی تولید کنند که جذابیت آن برای مخاطبان بهقدری باشد که مشتری دائم این قالب رسانهای بشوند.
نظر خود را بنویسید