تخصصی شدن شاخصهای مختلف توریسم چقدر بر رقابتپذیر شدن آن اثر میگذارد
رابطه تخصص و رقابتپذیری در گردشگری
1400/10/22
09:24
854
این مطلب را به اشتراک بگذارید
در ایران نبود توزیع استانی یکنواخت و متناسب همچون تعداد گردشگران و زیرساختهای گردشگری بیانگر رقابتپذیری متفاوت گردشگری بین استانها است.
جواد براتی/آینده نگر
توزیع نابرابر تأسیسات و تقاضا و توسعه گردشگری در استانهای مختلف کشور ناشی از سطوح متفاوت رقابتپذیری استانها در بخش گردشگری است. از جمله دلایلی که میتواند تأثیر بسزایی در این تفاوت داشته باشد، تخصصی شدن زیربخشهای مختلف گردشگری در استانها است اما بهدلیل وجود آثار غیرمستقیم و عملکرد دولتهای محلی در تخصصی شدن گردشگری استانها، لزوماً ارتباط بین این شاخص با رقابتپذیری گردشگری همسو نیست. جواد براتی تحقیقی انجام داده است در این باره که با عنوان «تأثیر تخصصی شدن بر رقابتپذيری گردشگری استانهای کشور: کاربردی از اقتصادسنجی فضايی» در شماره ۷۹ فصلنامه «پژوهشهای اقتصادی» منتشر شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تخصصی شدن گردشگری (بهتفکیک تخصصی شدن تولید تخصصی شدن واحدهای اقامتی، تخصصی شدن آژانسهای مسافرتی و تخصصی شدن تورهای مسافرتی) بر رقابتپذیری این بخش بین استانهای مختلف کشور از روش اقتصادسنجی فضایی و دادههای تلفیقی استفاده کرده است. دادههای این تحقیق برای ۳۱ استان کشور طی دوره ۱۳۹۰ـ۱۳۹۵ بوده است. نتایج آن نشان میدهد که بهجز تخصصی شدن واحدهای اقامتی، سایر شاخصهای تخصصی شدن گردشگری تأثیر مثبت و معنیداری بر رقابتپذیری گردشگری داشتهاند بهطوریکه هم شاخصهای طرف تقاضا (تخصصی شدن آژانسها و خدمات تورهای مسافرتی و غیره) و هم شاخص طرف عرضه (تخصصی شدن تولید) ارتباط مثبت و معنیداری با رقابتپذیری گردشگری دارند. معنیدار نبودن متخصصی شدن واحدهای اقامتی میتواند ناشی از اثرات غیرمستقیم و گسترده موجود در انحراف سرمایهگذاریهای صورتگرفته در تأسیسات اقامتی و بهویژه صنعت هتلداری باشد. همچنین بررسی نتایج مدل فضایی در خصوص شاخص «تخصصی شدن خدمات تور» نشان میدهد که ماندگاری گردشگر در استانهای مرزی کشور بالاتر از استانهای مرکزی (تهران، البرز، قم، قزوین، مرکزی، اصفهان و یزد) است. این نتیجهگیری برای شاخص تخصصی شدن تور مسافرتی بیانگر ضعف خدمات تورگردانی در عملکرد بهعنوان یک ابزار پیشرفته جذب گردشگر و افزایش ماندگاری گردشگری در استانهای مقصد است. *** در ایران، نبود توزیع استانی یکنواخت و متناسب شاخصهایی همچون تعداد گردشگران ورودی، ماندگاری گردشگران، سطوح دسترسی، امکانات و زیرساختهای گردشگری همچون تعداد هتل و بسیاری دیگر از متغیرهای و تأسیسات گردشگری بیانگر رقابتپذیری متفاوت گردشگری بین استانها است. این تفاوت در سطح رقابتپذیری گردشگری میتواند منشعف از عوامل مختلفی از جمله تخصص در صنعت گردشگری منطقهای و بهرهوریهای متفاوت بیناستانی باشد. هرچند که این ارتباط میتواند یکسویه باشد و رقابتپذیری بالاتر نیز بر تخصصی شدن اثرگذار است اما یکی از مهمترین عواملی که افزایش رقابتپذیری مقاصد گردشگری را موجب میشود، سطح تخصصی بودن مقاصد در زیرحوزههای مختلف گردشگری است. موضوع تخصص در صنعت گردشگری بهطور خاص با عنوان «تخصصی شدن هوشمند» بسیار مورد توجه قرار گرفته است و علاوه بر تأکید بر اهمیت توسعه نوآوری و فناوری در صنعت گردشگری، تمرکز و تخصص دانشی را نیز مورد توجه قرار میدهد. تخصصی شدن از ابعاد مختلف قابل تعریف است که از آن جمله میتوان به تخصصی شدن در تأسیسات گردشگری و تخصصی شدن تولید (که از دادههای طرف عرضه اقتصاد مقصد برای سنجش تخصصی شدن استفاده میکند) اشاره کرد. این مبحث بهقدری دارای اهمیت بوده است که کمیسیون اروپایی در گزارشی که در سال ۲۰۱۲ منتشر کرده است، تخصصی شدن در صنعت گردشگری را یک مشخصه منحصربهفرد و وجه ارزشمند و پررنگ مزیت رقابت مناطق عنوان میکند. برای اندازهگیری سطح تخصصی شدن گردشگری در یک منطقه، مطالعات مختلف از ابزارها و روشهای متعددی استفاده کردهاند. برخی مطالعات از سهم گردشگری در تجارت کالا و خدمات بهمنظور تعیین تخصص گردشگری استفاده کردهاند. برخی مطالعات با در نظر گرفتن چند مشخص گردشگری، روشهای ترکیبی را برای ساخت یک شاخص مرکب بهمنظور تعیین تخصص گردشگری به کار بردهاند و برخی دیگر ترکیبی از گردشگران ورودی در مخارج آنها را در نظر گرفتهاند. از آنجایی که تخصصی شدن در صنعت گردشگری بهواسطه تأثیری که بر جذب گردشگر و در نتیجه در ارزش افزوده (یا دریافتی) حاصل از آن میگذارد (که این ارزش افزوده متأثر از رونق ایجاد در بازار کار و دانش و مهارت و در نهایت رشد بهرهوری است)، اثرات مثبت و معنیداری در یک اقتصاد خواهد داشت. از این رو، در مطلعات مرسوم است که برای سنجش سطح تخصصی شدن گردشگری از شاخص سهم ارزش افزوده (یا دریافتی) صنعت گردشگری به کل ارزش افزوده (یا دریافتی) منطقهای استفاده شود. این شاخص تنها به تخصصی شدن تولید / ستانده تأکید دارد اما شکلهای دیگری از تخصصی شدن وجود دارد که مطالعات کمتر بدان توجه کردهاند. از آنجایی که شدت تمرکز نقشی کلیدی در تخصصگریی دارد و تخصصی شدن لزوماً بهمعنی توسعهیافتهتر (یا رقابتیتر) بودن نیست، لازم است که تخصصی شدن گردشگری را نهتنها در تولید بلکه در سایر منابع گردشگری از جمله زیرساختهای گردشگری مانند تأسیسات اقامتی، وجود آژانسهای مسافرتی و دفاتر خدمات مسافرتی (خدمات تور) نیز مورد بررسی قرار داد. تخصصی شدن در زیرساختها رقابتپذیری متفاوتی بر همگرایی گردشگری و سرریزهای ناشی از توسعه گردشگری خواهد داشت که نقش بسزایی در توسعه اقتصاد منطقهای پایدار دارد. از این رو، تحلیل تأثیر ابعاد مختلف تخصصی شدن بر سطح رقابتپذیری دارای اهمیت است. این مسئله مطرح است که برخی مناطق با وجود سرمایهگذاریهای کلان که در توسعه زیرساختهای گردشگری داشتهاند اما در رقابتپذیری گردشگری و توسعهیافتهتر شدن بخش گردشگری آن منطقه در مقایسه با سایر مناطق عملکرد موفقی نداشتهاند. پاسخگویی به این سؤال که تخصصی شدن گردشگری بر رقابتپذیری آن در استانهای مختلف ایران تا چه اندازه اثرگذار است و اینکه این اثرات برای استانهای مختلف بهلحاظ سطح برخورداری از امکانات و تأسیسات گردشگری چگونه بوده، هدف این تحقیق بوده است. مفهوم رقابتپذیری گردشگری از دهه ۱۹۹۰ رشد یافت اما همچنان در سنجش آن، معیار مشخص و دقیقی وجود ندارد. اهمیت مبدأ و مقصد و بهویژه نقشآفرینی مقاصد در بخش گردشگری (که با مفهوم «تراگردی» مطرح میشود) و محدودیتهایی که در تعیین شاخص سنجش برای آن وجود دارد، سنجش رقابتپذیری بهصورت عددی را دشوار و پیچیده کرده است. اغلب مبانی نظری مطرح در مطالعات حوزه رقابتپذیری گردشگری بهطور مرسوم بر تصویر مقصد یا جاذبههای مقصد تمرکز دارند. از این رو، دیدگاه بازدیدکنندگان از تجربهای که در سفرها دارند دارای اهمیت است. نقش جاذبهها در مقاصد گردشگری شامل منابع طبیعی (از جمله چشماندازها و مناطق و آبوهوا و مواد معدنی و زمینشناختی) و منابع میراث (از قبیل تاریخ و موسیقی و نقاشیها و پوشش جامعه محلی و رویدادهای خاص) و منابع فیزیکی / دستساز (شامل مراکز اقامتی و غذا و حملونقل و خدمات راهنمای تور و مدیریت محیط) است. از این رو، گردشگری نقش بسزایی در تصویر مسافران از مقصد دارد و در ماندگاری گردشگری و تکرار سفرها به این مقاصد مؤثر بوده و در ادامه رقابتپذیری گردشگری را متأثر میسازد. در واقع، منظور از رقابتپذیری گردشگری رقابتپذیری مقاصد گردشگری است. بنابراین رویکرد «رقابتپذیری مقصد» در مباحث رقابتپذیری گردشگری عمومیت یافته است. مجموع یافتههای انباشته از مطالعات انجامشده در رقابتپذیری گردشگری گویای این واقعیت است که افزایش استانداردهای زندگی و درآمد واقعی شهروندان در مقاصد گردشگری در رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی مقاصد اثرگذار است و به تولید ثروت بیشتر در مقاصد خواهد انجامید. همچنین موفقیت و توسعه در فعالیتهای گردشگری را که توسط تعداد بازدیدکنندگان، مخارج گردشگری، سهم بازار، دریافتی از گردشگران و اثرات اقتصادی آن روی درآمد و اشتغال سنجیده میشود، در پی خواهد داشت. به همین دلیل برخی متخصصان رقابتپذیری مقصد را بهخودی خود نه یک هدف بلکه ابزاری برای رسیدن به هدف تعریف میکنند.
دستاوردهای تحقیق: بیحاصل بودن تخصصی شدن اقامتگاهها دو شاخص مهم در برنامهریزی گردشگری که در طرحهای جامع گردشگری و مطالعات کلان برنامهریزی در این صنعت دارای اهمیت است و بهتازگی مطالعات مختلفی در سطح بینالمللی به آن توجه کردهاند، مبحث «رقابتپذیری گردشگری» و «تخصصی شدن گردشگری» است، بهطوریکه این فرضیه که «تخصصی شدن گردشگری» عاملی بری توسعه رقابتپذیری در این صنعت است در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر با تمایل قایلشدن برای تخصصی شدن در ابعاد مختلف تولید، تأسیسات اقامتی، آژانسهای مسافرتی و شرکتهای خدماترسان تور مسافرتی، تأثیر تخصصی شدن در این شاخصها را بر رقابتپذیری گردشگری در استانهای ایران مورد مطالعه قرار داده است. همچنین با توجه به ادبیات نظری و نقش پررنگ تقاضای گردشگری در بررسی این اثرات، شاخص تقاضای گردشگری را در نقش متغیر توضیحی وارد مدل کرده است. با توجه به اهمیت توزیع جغرافیایی و ابعاد فضایی توسعه گردشگری، بهتازگی مطالعات مرتبط با برنامهریزی و شناخت وضعیت موجود در صنعت گردشگری بهسمت استفاده از مدلهایی مبتنی بر مکان از جمله اقتصادسنجی فضایی سوق یافتهاند. نتایج پژوهش گویای این واقعیت است که در تحلیلهای بیناستانی در ایران، توزیع و تمرکز در تقاضای گردشگری، تخصصی شدن در تولید، تخصصی شدن در آژانس مسافرتی و تخصصی شدن در شرکتهای تورگردانی تأثیر مثبت و معنیداری بر رقابتپذیری گردشگری داشتهاند، درحالیکه تخصصی شدن در تأسیسات اقامتی (که در این تحقیق از سهم استانها در ظرفیت تختهای واحدهای اقامتی مختلف از جمله هتلها، مهمانپذیرها، خانههای مسافر، مهمانسراها و مجتمعهای گردشگری استفاده شده است) تأثیر معنیدار بر رقابتپذیری گردشگری نداشته است. این نتیجه بیانگر انحراف سرمایهها و نبود توزیع (عرضه) متناسب با تقاضا در تأسیسات اقامتی استانهای مختلف است. تأثیر بسیار معنیدار و مثبت «تخصصی شدن تولید» بر «رقابتپذیری گردشگری» بهدلیل همراستا بودن این دو شاخص از بعد تحلیلی است بهطوریکه هر دوی این شاخصها معطوف به طرف عرضه خدمات گردشگری است اما «تقاضای گردشگری» طرح تقاضای این صنعت نشان میدهد که معنیداری و مثبت بودن تأثیر این شاخص بر رقابتپذیری گردشگری نشاندهنده ارتباط متناسب بین عرضه و تقاضا در صنعت گردشگری است. توزیع سرمایهها و بهطور خاص سرمایهگذاریهای صورتگرفته در زیرساختهای گردشگری استانها ارتباط معنیداری با رقابتپذیری گردشگری ندارد. نتایج این پژوهش نشان میدهد زیرساختهای آژانسهای مسافرتی و خدمات تورگردانی بهنسبت متناسب و همسو با رشد رقابتپذیری گردشگری استانها توزیع شده است اما سرمایهگذاریها در تأسیسات اقامتی تناسبی با آن شاخص ندارد.
نظر خود را بنویسید