اختصاصی سایت خبری اتاق تهران؛ حسن فروزان فرد، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران

پرداخت مستقیم یارانه به شکل خرید تضمینی برداشته شود

...

بر اساس گزارش مرکز آمار، رشد بخش کشاورزی در نه ماه اول سال جاری 5.7 درصد بوده است. درباره وضعیت کشاورزی بی‌تردید مقداری از آن به شرایط جوی و وضعیت آب‌وهوایی برمی‌گردد؛ اما درواقع همه این رشد هم مربوط به آب‌وهوا نیست.

حسن فروزان فرد

 برای پایدار بودن رشد بخش کشاورزی همان‌طور که بارها اعلام کرده‌ام، مسیر ناگریزی وجود دارد. این مسیر ناگریز پیش پای کشاورزی ایران طراحی راه‌کارهایی برای یکپارچه‌سازی اراضی و به‌کارگیری ابزارهای نوین و مکانیزم‌های توسعه‌یافته کشاورزی است. در حال حاضر کشاورزی ما درگیر کوچکی سایز و بی‌کیفیت بودن ورودی مواد اولیه و کمبود دانش نزد کشاورزان است. از طرف دیگر هم سن متوسط روستاییان بالا رفته است و امکانات مطلوبی برای کاشت و برداشت در دسترس نیست. همه این موارد دست‌به‌دست هم می‌دهند تا قیمت محصولات ایران بالاتر از استاندارد و میانگین بین‌المللی شود.

به‌این‌ترتیب زمانی که به این اصول توجه نشود، همیشه باید در مقابل ورود کالای خارجی، سوبسید پرداخت شود؛ اما باید توجه کرد که در شرایط فعلی، دولت دیگر آن دولت پولدار قدیم نیست و البته دیگر هم به آن شدت پولدار نخواهد شد، یعنی دولت نمی‌تواند یارانه مستقیم و غیرمستقیم به کشاورز داخلی پرداخت کند و آن را به این شکل موردحمایت قرار دهد. این حمایت ها به گونه ای بوده است که حتی الان هم قسمتی از رشد بخش کشاورزی به دلیل این نوع حمایت‌های دولت در دوسال گذشته بوده است. به‌طور مثال واردات بعضی از محصولات کشاورزی و حتی کالاهای تبدیلی ممنوع شده است. شکر ازجمله این محصولات است. زمانی که ورود شکر ممنوع شد، تولید چغندرقند رشد کرد. درواقع باید گفت این مدل رشد توجیه اقتصادی ندارد و با این نرخ ارز وضعیت آن بسیار شکننده خواهد بود. در همین شرایط، قیمت گندم در داخل با تفاوت چشمگیری چندصد تومانی نسبت به قیمت جهانی توسط دولت خریداری می‌شود؛ بنابراین این رشد، رشد مجازی بر اساس تزریق دلارهای نفتی دولتی به‌صورت مستقیم و یارانه خرید تضمینی به کشاورز رخ‌داده است. البته که حتی با این میزان پرداخت یارانه همچنان حجم گسترده‌ای از نارضایتی کشاورزان وجود دارد که انتظار افزایش بیشتر این پرداخت‌ها را دارند.

از طرف دیگر باید گفت که این شکل از مزرعه‌داری و کاشت و برداشت اجازه رشد بیشتر از مقدار فعلی را نمی‌دهد. این در حالی است که خطرات کم‌آبی و محدودیت‌های استفاده از آن روند صعودی خود را طی می‌کند و باعث می‌شود که در سال‌های آینده قیمت‌ها بازهم بالاتر رود. به‌این‌ترتیب هیچ گریزی نیست به‌جز اینکه به کشاورزی حرفه‌ای نزدیک شویم. این اقدام هم با سرمایه‌گذاری مستقیم دولتی برای جذب سرمایه‌گذار خارجی انجام می‌شود.

در این شرایط مهم‌ترین و ارزنده‌ترین اتفاق این است که یک تعداد سرمایه‌گذار خارجی در کنار فعالان اقتصادی ایرانی باهم همکاری کنند تا در یک بازه زمانی، دانش، سرمایه و بازار صادرات خوبی باارزش افزوده بالا به ارمغان آید. ایران جز چند کشور برتر ازنظر محصولات باغی است و می‌توان از این ظرفیت به‌خوبی بهره برد. برای به بالفعل رساندن این ظرفیت نیازمند سرمایه‌گذار خارجی هستیم. البته سرمایه‌گذار خارجی برای صرف آوردن پول مطرح نیست، این سرمایه‌گذار باید با خود بازار مصرف و زمینه برای تسهیل صادرات، انبارداری حرفه و ارسال حرفه‌ای کالای ارزنده باغی ایران ایجاد کند.

سرمایه‌گذار خارجی باید در صنایع تبدیلی وارد شود. ورود این سرمایه‌گذاران شرایطی را فراهم خواهند کرد که کشاورزی که حلقه پیشین صنایع تبدیلی است در دوره زمانی منطقی، توسعه پیدا کند. چراکه این سرمایه‌گذاران بازار را می‌شناسند و می‌دانند برای اینکه قیمت تمام‌شده محصولاتشان پایین باشد، باید حلقه قبلی هم درست عمل کند. به‌این‌ترتیب آن‌ها در این مسیر روی محصولات پایین‌دستی هم سرمایه‌گذاری خواهند کرد.

در داخل کشور سرمایه داخلی وجود دارد، اما انگیزه وجود ندارد، چراکه توانایی صادراتی وجود ندارد. به عبارتی برای صنایع تبدیلی مشکل در تأمین منابع وجود ندارد اما تصور اینکه این تولید باید در داخل فروش رود یا صادرات بلندمدتی برای آن متصور نیستند، سرمایه‌گذار داخلی وارد عرصه نمی‌شود. این در حالی است که در داخل کشور نمونه‌های خوبی وجود دارد که سرمایه‌گذاری وارد صنایع تبدیلی شده و اثرات خوبی در حلقه قبلی خودش یعنی کشاورزی ایجاد کرده است.

در کمیسیون کشاورزی اتاق تهران طرحی مطرح‌شده است که نمونه‌های برتر حوزه صنایع تبدیلی و کشاورزی را رصد و اسامی آن‌ها را منتشر کنیم. اینکه این فعالان اقتصادی چگونه در صنایع تبدیلی سرمایه‌گذاری حرفه‌ای داشته‌ و تاثیرات مثبتی روی زنجیره خودشان ایجاد کرده اند.

به‌هرحال باید توجه کرد که کشاورزی از طریق خریدار حرفه‌ای رشد می‌کند؛ اما مساله این است که در کشور خریدار حرفه‌ای وجود ندارد. درواقع خریدار حرفه‌ای محصولات کشاورزی، صنایع تبدیلی هستند نه مصرف‌کنندگان نهایی یا بنکداران و فروشندگان کالا و دلالان حوزه میوه و تره‌بار. صنایع تبدیلی حرفه‌ای که ازنظر سایز و برند مناسب باشند و توانایی فروش در داخل و خارج از کشور را داشته باشند، کلید اصلاح کشاورزی و دامپروری کشور هستند. این حوزه‌ای است که در حال حاضر سرمایه‌گذارهای کشورهای مختلف در آن فعال‌اند و بازارهای بین‌المللی دارند. در همین کشورهای حوزه خلیج‌فارس، برندهای فرانسوی، آمریکایی و اروپایی چه در حوزه کشاورزی و چه محصولات لبنی حضور دارند و این محصولات را به تمام دنیا عرضه می‌کنند.

فضای اقلیم ایران برای تولید و عرضه در مناطق توسعه‌یافته همسایه کاملاً مهیا است. به شرطی که سرمایه‌گذاری خارجی با خودش تکنولوژی و بازارهای صادراتی بیاورد. این سرمایه‌گذاری هم می‌تواند در همه زمینه محصولات باز و بسته‌بندی وجود داشته باشد. اگرچند نمونه اتفاق افتد مشخص می‌شود که چقدر فضا می‌تواند تغییر کند.

همچنین هم محصولات پایه‌ای ایران بی‌تردید نیاز به ایجاد قاعده‌های جدید دارد. فشار شعاری برای رسیدن به خودکفایی کالاهای اساسی همراه با از دست دادن گسترده منابع نفتی و دلاری در بلندمدت راه مناسبی نیست و شکننده خواهد بود. به‌عبارت‌دیگر خودکفایی که با خرید نزدیک به دو برابر قیمت جهانی به دست می‌آید، خودکفایی پایدار نیست. همچنین این در شرایطی است که مقدار زیادی از مطلوبیت کشاورزی به آب‌وهوا و جو بستگی دارد. چراکه بیشتر محصولات ایران به روش دیمی تولید می‌شود.

به‌هرحال موضوع اصلی، پرداخت مستقیم یارانه به شکل خرید تضمینی است. این پرداخت‌ها باید به شکل غیرمستقیم به کشاورزان دارای شناسنامه به شکل کالا و خدمات باشد. به‌این‌ترتیب هم تا زمانی که دولت باقیمت‌هایی بیشتر از قیمت‌های بین‌المللی، تولید داخل را تحریک کند، این وضعیت خودکفایی و تولید بسیار شکننده است و موردسوءاستفاده قرار می‌گیرد.

 

لینک کوتاه: https://news.tccim.ir/?48726

نظر خود را بنویسید

ارسال پیام

مطالب مرتبط